نرم افزار SMS Book  

نرم افزار SMS Book  

این نرم افزار شامل کلی پیامک برای مناسبت های مختلف با موضوعات مختلف که توسط شرکت چهار موج و مدیر سایت SPCC (اقای کارشکی) تهیه شده و امکان ارسال مستقیم  پیامک در نرم افزار وجود دارد و به صورت رایگان در اختیار عموم قرار گرفته است .

این نرم افزار با فرمت جاوا تهیه شده و بر روی گوشی هایی که از فرمت جاوا پشتیبانی می کنند قابل نصب است. 

امیدوارم که مورد پسند شما قرار گیرد.

نویسنده سایت : علی حسینی

بر دانلود اینجا کلیک کنید

 

پاتک نرم افزاري؛ حملات سايبري

پاتک نرم افزاري؛ حملات سايبري

چهلمين نشست سالانه اقتصاد جهاني در داووس سوييس تشکيل شد. در اين نشست با حضور سران کشورها به غير از بازنگري وضعيت اقتصادي و بررسي راه‌هاي بهبود و برون رفت از بحران اقتصادي جهاني، مباحثي چون فناوري، نوآوري و مهم‌تر از همه جنگ سايبر که روز به روز در جهان گسترش يافته و به ابزاري براي بر پا کردن جنگ نرم تبديل شده، مطرح شد. در اين مراسم در ميان افراد برجسته جهان،  مردان موثر دنياي فناوري از جمله بيل گيتس و اريک اشميت و کارشناسان امنيتي نيز حضور يافته بودند.

حملات سايبري

پيمان جهاني براي جلوگيري از جنگ سايبر   

حمدون توره، دبير کل ITU(اتحاديه جهاني مخابرات) در نشست داووس با دادن هشدار در مورد افزايش جنگ سايبر در جهان، لزوم تبيين پيماني جهاني براي اجتناب از اين گونه حملات را که به يک جنگ تمام عيار تبديل شده، را تاييد کرد.

حمدون توره

حمله سايبر چين به گوگل يکي از مباحث اصلي در داووس بود و توره در اين مورد گفت: خطرپذيري کشمکش‌هاي سايبر بين اين دو کشور سال به سال در حال رشد است. در همين راستا بايد پيمان جهاني تبيين شود تا هيچ کشوري اقدام به حمله سايبر نکند. وي با اشاره به حملات سايبر استوني در سال گذشته، افزود: جنگ سايبر ممکن است از يک بلاي ناگهاني همچون تسونامي هم بدتر باشد. او با پيشنهاد يك توافق بين‌المللي گفت: اين توافق مي‌تواند يك چارچوب شبيه يك معاهده صلح پيش از جنگ  باشد.

جنگ سايبر ممکن است از يک بلاي ناگهاني همچون تسونامي هم بدتر باشد.

توره عنوان کرد: کشورها بايد تضمين بدهند که شهروندان‌شان را از اين حملات در امان نگه داشته، از حقوق آنها در دسترسي به اطلاعات پشتيباني کنند و تروريست‌هاي سايبر را حمايت نکنند.

جان نگروپونته،‌ مدير سابق آژانس اطلاعات آمريکا نيز در اين مراسم گفت: با توجه به اينکه آژانس‌هاي اطلاعات در مرکز قدرت هستند، اولين گزينه براي حملات اينچنيني به شمار مي‌روند.

همچنين سوزان کالينز، سناتور حزب جمهوريخواه آمريکا اعلام کرد که اين حملات سايبر، جرقه‌اي براي افروختن يک جنگ تمام عيار است. اين پديده شبيه بمب‌گذاري در نيروگاه توليد برق است. اگر کسي در نيروگاه برق بمبي منفجر کند و مشاهده کنيم که اشخاص ديگري نيز چنين هدفي را دارند، مي‌توان نتيجه گرفت که جنگي در شرف وقوع است. حمله سايبر نيز ابعاد ديگري از اين جنگ است. با اين تفاوت که افراد سيستم‌هاي کامپيوتري را مورد هدف قرار مي‌دهند. کرگ ماندي(Craig Mundie)، مدير ارشد تحقيقات و استراتژي مايکروسافت نيز که در اين نشست شرکت کرده بود، اعلام کرد: حداقل 10 کشور در جهان وجود دارد که از نظر توانايي زيرساختي اينترنت مي‌توانند دست به حملات اينترنتي بزنند و به گونه‌اي اين کار را انجام دهند كه به نظر برسد از نقطه ديگري بوده است. وي افزود:

اينترنت بزرگ‌ترين مرکز کنترل و فرماندهي براي افراد شروري است که در اين کشورها زندگي مي‌کنند.

رييس شركت امنيت آنلاين مكافي در اجلاس داووس  چين، آمريكا، روسيه، اسراييل و فرانسه را جزو 20 کشوري نام برد که وارد رقابت تسليحات فضاي سايبر شده و خود را براي درگيري‌هاي اينترنتي آماده مي‌کنند.

ماندي و کارشناسان ديگر به نياز روزافزون نظارت بر اينترنت به ‌منظور مقابله با كلاهبرداري، جاسوسي و انتشار ويروس تاکيد کردند.

ماندي گفت: مردم هنوز درک زيادي از فعاليت‌هاي مجرمانه در اينترنت چه در سطح انفرادي و چه در سطح ملي ندارند، در حالي که اين پديده به امري بين‌المللي تبديل شده است. وي افزود: ما به سازماني شبيه به سازمان بهداشت جهاني براي اينترنت نياز داريم. زيرا حملات سايبر همانند بيماري‌هاي فراگير در حال شيوع است و بايد از طريق يک سازمان از شيوع اين پديده جلوگيري کرد. ماندي عنوان کرد که کاربران اينترنت نيز بايد همانند رانندگان که گواهي‌نامه رانندگي دارند، مجوز ورود به اينترنت داشته باشند.

ماندي خاطر نشان کرد: شما براي اينکه رانندگي کنيد، بايد گواهي‌نامه داشته باشيد تا نشان دهد که  قادر به رانندگي هستيد و از سوي ديگر خودروي‌تان نيز بايد معاينه فني شده و بيمه داشته باشد. اندري کودلسکي، مدير شرکت Kudelski Group اعلام کرد: بايد اينترنت جديدي ساخته شود که کاربران را مجبور به داشتن دو کامپيوتر کند. اين کامپيوترها به هم متصل نمي‌شوند و ويروس‌ها را به هم منتقل نمي?کنند. در واقع يک اينترنت براي عملکردهاي امن و ديگري براي فعاليت‌هاي آزاد است.

 

فشار گوگل به چين

اريک اشميت در اين نشست فرصت را غنيمت شمرد و در مورد وضعيت فيلترينگ در چين داد سخن داد. وي گفت: گوگل با سانسور اينترنت در چين مخالف است و قصد دارد با تحت فشار قرار دادن مقامات اين کشور، وضعيت را براي کاربران چيني بهبود بخشد.

وي افزود: دوست داريم شرايط زندگي چيني‌ها را به عنوان يک کشور در حال رشد بهبود داده و دسترسي به اطلاعات را براي شهروندان اين کشور آسان‌تر کنيم. اما سانسور اينترنت را دوست نداريم و اين امر را به صورت عمومي و رسمي اعلام کرده‌ايم. آنچه که ما مي‌خواهيم تغيير در اين کشور است و اميدواريم با انجام مذاکرات لازم دسترسي اطلاعات را براي چيني‌ها راحت‌تر کنيم.

 

بيل گيتس در نشست اقتصاد جهاني

بيل گيتس مدير عامل بازنشسته مايکروسافت در نشست اقتصاد جهاني داووس اعلام کرد که 5/4 ميليون دلار سرمايه‌گذاري کرده تا تحقيقات آکادميک گسترده‌تري در حوزه انرژي و تغييرات آب و هوايي زمين انجام شود. بخشي از اين سرمايه‌گذاري به منظور ساخت موتورهاي سازگار با محيط زيست و مديريت سيستم طبيعي کره زمين براي جلوگيري از افزايش گرماي جهاني انجام شده است. او همچنين گفت که خود را ملزم کرده که تا 10 سال آينده، در زمينه ساخت واکسن 10 ميليارد دلار هزينه کند.

بيل گيتس

فناوري‌هاي سبز در داووس 

سازمان‌دهندگان نشست جهاني اقتصاد در داووس سوييس براي کاهش دي اکسيدکربن درسال جاري دست به يک ابتکار جالب زدند. سازمان دهندگان نشست داووس، منطقه نشست را منطقه سبز اعلام کرده و با ايجاد تسهيلات لازم کاري کردند که مقامات کشورها و افراد براي تردد در اين منطقه از خودروهاي برقي يا وسايل نقليه عمومي استفاده کنند. هرسال نزديک به دو هزار و 500 نفراز بخش دولتي و خصوصي به همراه ده‌ها خبرنگار در اين نشست شرکت مي‌کنند و محل نشست مملو از انواع خودروها يا هليکوپترهاي شخصي مي‌شود که اين امر باعث افزايش دي‌اکسيد کربن مي‌شود. اما در نشست امسال اقدام نمايشي سازمان دهندگان تلاشي بود براي آگاهي بيش‌تر به مقامات کشورها و مردم براي توجه به آلودگي هوا و گرم شدن کره زمين با استفاده از فناوري‌هاي سبز بود.

 

فناوري‌ جادو مي‌کند

دانشمندان سوييسي در داووس با اشاره به اينکه فناوري‌ها جادو مي‌کنند، اعلام کردند که آخرين دستاوردهاي پزشکي، روباتيک و بيومکانيک تاثير بسيار زيادي در زندگي افراد مسن داشته است. اما با اين همه اتخاذ تصميم ‌هاي اساسي در اين زمينه ضروري است.

اين افراد معتقدند که همانطور که هر روز فناوري‌هاي جديدي براي جوانان و نوجوانان طراحي و ساخته مي شود، بايد فناوري‌هايي نيز براي افراد مسن طراحي شوند.

آنها با اشاره به اينکه افراد بالاي 65 سال، يک سوم جمعيت کشوري چون سوييس را تشکيل مي‌دهند، بايد در طراحي فناوري‌ها اين قشر از مردم نيز مورد توجه قرار گيرند. آنها بر ساخت روبات‌ها و فناوري‌هاي دستيار يا فناوري‌هايي که در خانه و بيرون از خانه به داد افراد مسن مي‌رسد، تاکيد کردند.

 

دایی:از کریمی انتظاری نداشتم

دایی:از کریمی انتظاری نداشتم

علی دایی سرمربی تیم فوتبال پرسپولیس

سرمربی تیم فوتبال پرسپولیس گفت: به شخصه نه از علی کریمی و نه از هیچ کدام از بازیکنان استیل آذین انتظار نداشتم که برایم گل بیاوردند.

علی دایی در خصوص دیدار پرسپولیس برابر استیل آذین و اتفاقاتی که در حاشیه این بازی رقم خورد، گفت: به نظر من همه ما روزی بازی‌مان تمام می شود و یا از تیم پرسپولیس جدا می شویم اما آنچه که بر جا می‌ماند پرسپولیس و هوادارانش هستند. بازیکنی که به پرسپولیس می‌آید، بالاجبار روزی دیگر در تیم نخواهد بود. به طور حتم هواداران ستاره‌ها را دوست دارند، اما در این بازی نشان دادند که بیشتر از هر فرد و گروهی، تیم‌شان را دوست دارند.

سرمربی تیم پرسپولیس در خصوص عملکرد تیمش در این بازی گفت: من از شکل فوتبال شاگردان‌ام راضی هستم. ما روز به روز از نظر فوتبالی در حال پیشرفت هستیم اما از نظر گل زدن چند بازی است که موقعیت‌ها را از دست می‌دهیم. برابر استیل آذین از لحاظ فوتبالی سه امتیاز گرفتیم اما نتوانستیم بیشتر از یک امتیاز کسب کنم. ما فوتبال خیلی خوبی به نمایش گذاشتیم اما حریف حرفی برای گفتن نداشت.

وی با ابراز تشکر از هواداران تیم پرسپولیس افزود: هواداران در آن هوای بد و بارش شدید باران 90 دقیقه تیم و بازیکنان محبوب‌شان را تشویق و مورد حمایت قرار دادند و به جرات می‌توانم بگویم به همین خاطر پرسپولیس توانست کم نقص‌ترین بازی فصل خود را به نمایش بگذارد.

علی دایی سرمربی تیم فوتبال پرسپولیس

پیش از آغاز بازی پرسپولیس - استیل آذین همه پرسپولیسی‌های سابق تیم استیل آذین به سمت علی دایی آمدند به جز علی کریمی. دایی در این خصوص گفت: ببینید من اصلا کاری به این مسائل ندارم. علی کریمی از بزرگان فوتبال ماست که زحمات زیادی چه برای پرسپولیس و چه تیم ملی کشیده است. من به شخصه به ایشان و نظرات‌شان احترام زیادی می‌گذارم. به نظر من با چنین رفتارهایی کسی نه بزرگ می‌شود و نه کوچک! اما احترام گذاشتن است که احترام می‌آورد. به شخصه نه از علی کریمی و نه از هیچ کس دیگر انتظار نداشتم که برایم گل بیاورد.

وی در خصوص احتمال حضور تیم پرسپولیس در فصل آتی مسابقات لیگ قهرمانان آسیا پس از توقف در دیدار برابر استیل آذین گفت: ما به این مسئله کاری نداریم که AFC چند سهمیه برای ایران در نظر خواهد گرفت. ما فینال جام حذفی و فرصت قهرمان شدن در این تورنمنت را پیش رو داریم. از ابتدا هم هدف اصلی ما قهرمانی در جام حذفی بود.

"تا چه حد به قهرمانی در جام حذفی مطمئن هستید؟"، دایی در پاسخ به این پرسش نیز گفت: تمام سعی و تلاش ما برای رسیدن به همین هدف قرار دارد. با تمام احترامی که برای تیم فولاد گستر قائل هستیم، اما برای رسیدن به آسیا تنها به دنبال قهرمانی در جام حذفی هستیم.

افشاگری میداوودی ادامه دارد

افشاگری میداوودی ادامه دارد

میلاد میداودی

صحبت‌های میلاد میداوودی، بازیكن كلیدی استقلال اهواز بازتاب گسترده‌ای به همراه داشت و عملكرد خیلی‌ها را زیر سوال برد. انتقادهای شدید میداوودی از باقری‌نیا باعث شد مربی تراكتورسازی از طرف خودش مصاحبه میداوودی را تكذیب كند. میداوودی بعد از سقوط استقلال اهواز در پایان هفته سی‌ودوم این اظهار نظر باقری‌نیا را شنید تا حسابی عصبانی شود، میداوودی نه تنها صحبت‌های قبلی‌اش را تكذیب نكرد بلكه مسایل جدیدی را هم مطرح كرد تا باقری‌نیا دچار دردسر شود.

 

همه در ناكامی استقلال اهواز شریك هستند حتی من

مجموعه عواملی در سقوط استقلال اهواز تأثیر داشتند و همه کسانی که امسال عضو این مجموعه بودند وهستند، از من گرفته تا دیگر اعضای باشگاه باید خود را در ناکامی تیم شریک بدانند. هر چند که بعضی‌ها با مظلوم نمایی و شلوغ بازی سعی در فرار از قبول اشتباهاتشان دارند اما همین افراد بیشترین نقش را در سقوط تیم محبوب مردم اهواز داشتند.

باقری‌نیا با تكذیب مصاحبه من بحث را منحرف كرده است

تعجب می‌کنم که فردی با نزدیک 60 سال سن، هنوز نمی‌داند که نباید از زبان من حرف بزند! مگر باقری‌نیا سخنگوی من است که می‌گوید میلاد میداوودی مصاحبه نکرده است ؟! ایشان به جای پاسخگویی در خصوص دلایل و شواهد آشکاری که در مصاحبه قبلی‌ام به آنها پرداختم، بحث را منحرف می‌کند و در مصاحبه با یک روزنامه ورزشی از لفظ زشتی در خصوص من استفاده کرده که در شأن یک مربی وانسان باشخصیت نیست! من بعد از بازی مقابل سایپا، روبه‌روی دوربین‌های تلویزیونی گفتم همه حرف‌هایی که در مصاحبه‌ام زده بودم، کاملا مستند وتمام اتفاقات با ذکر زمان و مکان آنها شرح داده شده بود تا همه بدانند چه کسانی به فوتبال خوزستان و استقلال اهواز ظلم کرده و آن را به این روز انداخته‌اند. می‌ترسم آقایان بعد از دیدن مصاحبه‌ای که دیروز انجام دادم، ادعا کنند که صداوسیما، تصویر و صدای من را تغییر داده است!

باقری نیا سرمربی پیشین تیم فوتبال استقلال اهواز

باقری‌نیا نمی‌داند ما بازیكنی به اسم رمضانی نداریم؟!

نمی‌دانم که مصاحبه درج شده از قول باقری نیا خیالی است یا واقعی! چون یک خبر کذب ومشکوک در خصوص جریمه مالی من توسط باشگاه استقلال اهواز درج شده و از قول باقری نیا نیز نوشته‌اند که شفیعی‌‌زاده فقط یک بار در کار فنی دخالت کرد و دستور تعویض رمضانی را داد اما با مخالفت سرمربی روبه‌رو شد! مگر باقری نیا نمی داند که در استقلال اهواز بازیکنی به اسم رمضانی وجود ندارد؟! تنها رمضانی حاضر در استقلال اهواز، معاون و سخنگوی این باشگاه است و در بازی مقابل ذوب آهن در ترکیب تیم ما قرار نداشت که آقای شفیعی‌زاده بخواهد دستور تعویض وی را صادر کند!!

دوپینگ استقلال اهواز را تایید نكردم

من هرگز اتهام دوپینگ به بازیکنان استقلال اهواز را تایید نکردم و آن را صحیح نمی‌دانم، بلکه گفتم حضور باقری‌نیا در استقلال اهواز و سابقه انجام دوپینگ در تیم قبلی ایشان باعث شد تا برخی مربیان به تیم ما مشکوک شوند و اتهاماتی وارد کنند.

باقری‌نیا تركیب بازی با تراكتور را مرور كند

بار دیگر تکرار می‌کنم که تنها شکست عجیب استقلال اهواز، در اهواز مقابل تراکتورسازی اتفاق افتاد که اولین باخت در زمان حضور باقری‌نیا بود و به رکورد هشت بازی بدون شکست ما پایان داد و حاشیه‌ها شروع شد! تعجب می‌کنم که باقری‌نیا گفته هیچ تغییری در ترکیب تیم برای بازی با تراكتور نداده بوده است. جهت یادآوری به ایشان باید بگویم که نسبت به بازی سایپا، ترکیب اصلی خصوصا در خط دفاع به‌صورت کامل دگرگون شد. بابایی جانشین غبیشاوی درون دروازه شد و ارزانی و توحیدی مهر جای کوتی و شرفی را در پست?های دفاع میانی و دفاع راست گرفتند! همچنین امیر شرفی را از دفاع راست به دفاع چپ و حسین ماهینی را از دفاع چپ به هافبک وسط منتقل کردند! ضمن اینکه دیه‌گو ماکسیمو با وجودی که فقط یک جلسه در طول هفته تمرین کرده و اصلا شرایط جسمانی خوبی نداشت، با تصمیم عجیب آقای سرمربی در ترکیب قرار گرفت تا از ناحیه همین جابجایی ها و به‌هم ریختگی سازمان دفاعی، سه گل متوالی در دقایق ابتدایی بخوریم!

تیم فوتبال استقلال اهواز

باقری‌نیا، شریفات را گول زده بود!

اینجا باید در خصوص پنالتی بازی با تراكتورسازی صحبت كنم تا خیلی از مسایل در خصوص باقری‌نیا روشن شود. من قصد داشتم پنالتی را بزنم اما اسماعیل شریفات که با حرکت انفرادی‌اش پنالتی را از محمد نصرتی گرفته بود، بعد از دویدن به سمت نیمکت و صحبت با باقری‌نیا، به‌سوی من آمد و جان مادرم را قسم داد که توپ را به او بدهم. من هم چون پنالتی زن اول تیم نبودم توپ را به او دادم، همانطور که در بازی قبل از آن نیز رضا معقولی مقابل سایپا در کرج توپ را از من گرفت و پنالتی را زد و دیروز هم حسین ماهینی توپ را برداشت و پنالتی را مقابل سایپا در اهواز گل کرد. البته من نیز در این فصل دو پنالتی را زده‌ام، ولی پنالتی زن ثابت تیم نبودم.وقتی در دقیقه 45 پنالتی شریفات توسط مهدی ثابتی مهار شد و به رختکن رفتیم، باقری نیا در حضور بازیکنان و مسوولان تیم، شریفات را بوسه باران کرد و چندین بار گفت فدای سرت که پنالتی خراب شد!

اما قبل از بازگشت به زمین دیدم در گوشه رختکن با هم بحث می‌کنند و دقایقی بعد از شروع نیمه دوم شریفات را بیرون آورد! بعد از آن مسابقه، من به اردوی تیم ملی رفتم و یک روز قبل از بازی مقابل استیل آذین به اردوی استقلال اهواز در تهران ملحق شدم که اثری از شریفات ندیدم و از بچه‌ها شنیدم که در تمرینات بین وی و باقری‌نیا درگیری پیش آمده و به تهران نیامده است!وقتی به‌صورت خصوصی از شریفات اصل موضوع را پرسیدم و متوجه شدم باقری نیا به وی گفته خودش برود و پنالتی را به سمت راست مهدی ثابتی بزند. شریفات هم با توجه به اینکه باقری‌نیا قبل از آمدن به استقلال اهواز، کمک مربی تراکتورسازی بود و با خصوصیات تراکتوری‌ها از جمله مهدی ثابتی نیز آشنایی داشت، به سرمربی اعتماد کرد و دستورش را انجام داد اما ثابتی شیرجه بلندی زد و پنالتی را به کرنر فرستاد! سپس در بین دو نیمه و به صورت خصوصی در رختکن به باقری‌نیا اعتراض کرده بود تا جایی که به تعویض وی در اوایل نیمه دوم با وجود بازی خوبش انجامید. بعد هم اختلاف آنها بالا گرفت و کار به درخواست شریفات برای صدور رضایت نامه کشید اما شفیعی‌زاده با جدایی این بازیکن مخالفت کرد.

باقری‌نیا مثل برره‌ای‌ها در جنگ فرضی شكست می‌خورد

متاسفانه آقای باقری نیا بجای آن که به فکر اصلاح اشتباهاتش در امر مربیگری و تلاش برای پیشرفت باشد، مدام در حال ترسیم دشمنان فرضی برای خود و جنگیدن با آنهاست و جالب است که مثل بازیگران حاضر در سریال شب‌های برره، همیشه در مقابل دشمنان فرضی که وجود خارجی ندارند، شکست می‌خورد!

کریم افسانه ای تمام نشدنی

کریم افسانه ای تمام نشدنی

کریم باقری

کریم باقری، با شنیدن این اسم چه چیزی بر ذهن شما خطور می کند؟ کاپیتان، پرسپولیس، شوت، تعصب، اخلاق، بی حاشیه، ساده، محبوب و ... درست است، این ها همه از شاخصه های کریم پرسپولیس است مردی که انگار فوتبالش تمام شدنی نیست چند سال سن دارد؟ 35، 36 یا 37 سال اما نوع بازی چه سنی را نشان می دهد؟

20، 21، 22، پایین تر و یا کمی بالاتر؟ خوب بازی می کند، خوب شوت می زند، راه باز کردن دروازه را خوب بلد است تا نشان دهد که! سن نمی تواند ملاک و معیار خونب یا بد بازی کردن باشد. کریم باقری را حتی استقلالی ها هم دوست دارند. چرا که بازیکن بی حاشیه و بااخلاق، محبوب همه است، حتی اگر از رنگ یا جنس مخالف باشد. کریم محبوب پرسپولیسی هاست و حتی محبوب آن هایی که کم فوتبال می بینند یا اصلاً از فوتبال فقط کریم باقری اش را می شناسند. یک فلش بک به گذشته، تصاویری از کریم باقری را نشان می دهد که با الان هیچ تفاوتی ندارد. مدل مو، طرز پوشیدن لباس و ... همه همانی است که 10، 12 سال پیش هم بود و شاید رمز محبوبیت کاپیتان سرخ ها همین باشد. حفظ اصالت و نافراموشی گذشته ...

و محبوبیت، بهترین بهانه برای این مصاحبه بود تا ما باشیم و کریم باقری و این سوال و جواب هایی که شما می خوانید با ما همراه باشید ....

فوتبال کریم چه زمانی تمام می شود؟

خب این مسئله ای غیرقابل پیش بینی است و من نمی توانم الان بگویم چه زمانی از فوتبال خداحافظی می کنم اما مطمئناً هر وقت احساس کنم نمی توانم کریم باقری باشم فوتبال را کنار می گذارم.

این احساس را الان داری؟

نه هنوز این احساس را ندارم اگر این احساس را داشتم که در پرسپولیس بازی نمی کردم.

آیا امسال آخرین سال حضور شما در پرسپولیس است؟

فکر نمی کنم چنین باشد چون من هنوز احساس تمام شدن را پیدا نکرده ام و باز هم می توانم برای پرسپولیس بازی کنم. با این حال همه چیز بستگی به توافقات من با باشگاه پرسپولیس دارد.

به مربیگری چقدر فکر می کنی؟

اصلاً فکر و نقشه ای برای مربیگری ندارم و جزء برنامه های من در زندگی نیست.

چرا؟

چون علاقه ای به این کار ندارم. مربیگری سختی ها و فوت و فن خاص خودش را دارد که من هم علاقه ای به آن ندارم. همین که در مستطیل سبز بازی کرده ام برایم بس است.

علی دایی  و کریم باقری

در حال حاضر به دایی مشورت می دهی؟

بالاخره دایی جدا از اینکه مربی من است یکی از دوستان خوب و صمیمی من هم به حساب می آید به همین خاطر هر وقت دایی بخواهد به او مشاوره می دهم اما مهم این است که او به من بگوید نه اینکه من خودم در کار او دخالت کنم. در کل اخلاقی ندارم که داوطلباونه به دنبال دخالت یا مشورت در کار مربی ام باشم.

چه چیز باعث محبوبیت کریم باقری شده است؟

سالم زندگی کردن، احترام به دیگران و متعصب بازی کردن هر فوتبالیستی باعث محبوبیت او می شود. هوادار وقتی ببیند بازیکن تیمش با تعصب بازی می کند و قداست پیراهنش را می فهمد طبیعتاً علاقه اش به او هم دو برابر می شود. من هم خوشحالم از اینکه توانستم در دل هواداران پرسپولیس جایی داشته باشم.

کریم چه زمانی از ذهن مردم پاک می شود؟

هر فوتبالیستی وقتی راه را اشتباه برود طبیعتاً از ذهن مردم پاک خواهد شد.

واضح تر صحبت می کنی؟

خیلی از فوتبالیست ها بودند که نتوانستند در اوج باقی بمانند. چرا؟ چون راه را اشتباه رفتند و تصمیمات نادرست گرفتند. من هم دوست دارم تا زمانی که فوتبال بازی می کنم بازیکن بااخلاقی باشم و برای تیمم کم نگذارم.

و بعد ...؟

بعد از فوتبال سعی می کنم در خدمت خانواده ام باشم. دوست دارم وقتی از فوتبال خداحافظی کردم فقط به زندگی ام برسم. طی این چند سال خانواده ام سختی های زیادی را تحمل کردند و به همین دلیل باید بعد از خداحافظی از فوتبال فقط در کنار خانواده ام باشم تا این سال های سپری شده را جبران کنم.

راهی که خودت به اشتباه رفتی کدام راه بود؟

هر آدمی ناخواسته اشتباه می کند. یعنی کلاً انسان ها زندگی می کنند تا اشتباه کنند یا راه درست بروند اما مهم این است از راه هایی که اشتباه رفتی درس بگیری. من هم همین کار را کردم. مواقعی بود که اشتباه انتخاب کردم یا راه را به غلط رفتم اما بعد از آن درس گرفتم و دیگر آن را تکرار نکردم.

اگر کریم باقری پرسپولیس را انتخاب نمی کرد الان کجا بود؟

فعلاً که انتخاب کردم. اما اگر در تبریز می ماندم شاید روزگار طور دیگری ورق می خورد. در کل همیشه انتخاب خودم را تحسین می کنم. پرسپولیس همه زندگی من است و خوشحالم که راهم را درست انتخاب کردم.

کریم باقری

از دنیای پرسپولیس بگو!

پرسپولیس تمام روزهای خوش من است. اوج فوتبالم در این تیم بوده و است. من جوانی ام را در پرسپولیس گذاشتم و هرچه به دست آوردم را مدیون پرسپولیس و هوادارانش هستم. همین هواداران بودند که همیشه به من انگیزه دادند و با تشویق هایشان روحیه ام را دو برابر کردند به همین دلیل شعارهای آنها را فراموش نمی کنم و دست تک تک آن ها را می بوسم.

چقدر به گذشته خودت برمی گردی؟ به تبریز و خانه قدیمی پدری و زمین خاکی محله و ...؟

مطمئناً من همیشه یادی از گذشته خودم می کنم و هیچ وقت هم از گذشته ام فرار نکردم. مهم این است که آدم اصالتش را حفظ کند و بداند که بوده و چه کسانی دور و اطرافش حضور داشتند. من هنوز هم به گذشته خودم می بالم، به خاطرات قدیمی و زحماتی که پدر و مادر برایم کشیدند.

خانواده با فوتبالیست شدنت مخالف بودند؟

اوایل اصلاً دوست نداشتند من فوتبال بازی کنم. حتی مادرم به صورت خیلی جدی من را از فوتبالیست شدن منع می کرد. هیچ وقت یادم نمی رود، یک روز که از مدرسه برگشتم دیدم مادرم کتانی و پیراهن ورزشی که تازه خریده بودم را آتش زده بود تا من دیگر دنبال فوتبال نروم. آن روز خیلی گریه کردم اما انگیزه ام را از دست ندادم. چون عاشق فوتبال بودم و الان خوشحالم که به امروز رسیدم.

دیگر هوای بازی در تیم ملی را نداری؟

نه اصلاً دوست ندارم در تیم ملی بازی کنم.

چرا؟

چون تا آنجایی که می توانستم برای تیم ملی بازی کردم و الان هم انگیزه لازم را برای حضور در آن ندارم. البته بعد از من جوانان خوب و آینده داری مثل نکونام و آندرانیک در تیم ملی حضور پیدا کردند که شاید اگر من در تیم ملی حضور داشتم آن ها اینقدر پیشرفت نمی کردند و به موفقیت نمی رسیدند. خوشحالم که با جدایی من از تیم ملی راه برای پیشرفت آن ها باز شد.

پس با این حساب از اینکه از تیم ملی جدا شدی پشیمان نیستی؟

قطعاً نه، چرا که مطمئنم راهم را درست انتخاب کردم و هیچ وقت هم از خداحافظی از تیم ملی پشیمان نمی شوم.

در زندگی به چه چیز افتخار کردی؟

آدم به خیلی چیزها می تواند افتخار کند مثل اخلاق خوب و حرفه ای و زندگی سالم. اما من به این هم افتخار می کنم که توانستم در سطح اول فوتبال بازی کنم و با گلزنی هایم باعث خوشحالی هواداران پرسپولیس شوم.

کریم باقری

چرا هیچ وقت تیپ و ظاهرت را تغییر نمی دهی؟

خب، این مسئله به اصالتم برمی گردد. من همیشه دوست داشتم ساده زندگی کنم و از این بابت هم خیلی خوشحالم.

قبول داری که همین بی حاشیه بودن باعث پیشرفت شما در فوتبال شده است؟

یکی از دلایل مهمش همین است. وقتی که آدم بی حاشیه باشد، می تواند مسیرش را با موفقیت بیشتری طی کند. به همین دلیل من همیشه سعی می کنم اوقات فراغتم را در کنار خانواده سپری کنم و ساعات روز را با وجود آن ها پشت سر بگذارم. شاید باورتان نشود اما من جدا از سفرهای فوتبالی هیچ وقت 11 شب را ندیدم. عادت دارم زود بخوابم و زود هم از خواب بیدار شوم تا هیچ وقت، وقتم را بی جهت هدر ندهم..

بدترین سال ورزشی ات چه سالی بود؟

زمانی که در انگلیس بودم و برای چارلتون بازی می کردم. آن روزها خیلی بد گذشت. خوب تمرین می کردم اما نمی توانستم برای تیم به میدان بروم. آن 6 ماه خیلی بد گذشت و من اصلاً دوست ندارم یادی از آن روزها داشته باشم.

و بهترین؟

روزهایی که در اوج هستم و به پرسپولیس کمک می کنم. روزهایی که می بینم هواداران از من راضی هستند و نامم را فریاد می زنند اما در کل، بازی با استرالیا را هیچ وقت فراموش نمی کنم. آن بازی رویایی بود و هر وقت یادی از آن می کنم تنم می لرزد.

حتماً یکی از بهترین گل هایی هم که زدی به استقلال بود، درست است؟

مطمئناً آن گل برایم خیلی شیرین بود چرا که با آن گل توانستیم طلسم تساوی در دربی را بشکنیم. از اول بازی مطمئن بودم برنده هستیم. بعد از گل هم خیلی هیجان زده شده بودم. خصوصاً وقتی خوشحالی هواداران را می دیدم مطمئنم گل من به استقلال هیچ وقت از ذهن هواداران پرسپولیس پاک نمی شود و با هر بار دیدن آن احساس خوشحالی می کنند.

و پرسپولیس ... هفته های پایانی لیگ چطور سپری می شود؟

فوتبال هیچ وقت قابل پیش بینی نیست و نمی توان در مورد آینده حرف زد، اما ما همه سعی و تلاشمان را می کنیم تا با کسب سهمیه آسیایی، سال آینده حضوری پرقدرت و مقتدرانه در آسیا داشته باشیم و بتوانیم از حیثیت فوتبال ایران دفاع کنیم.

در کارهای خانه به همسرتان کمک می کنید؟

خب مطمئناً به دلیل مشغله کاری که دارم نمی توانم آنطور که باید در کارهای خانه به همسرم کمک کنم، اما اگر کاری از دستم بربیاید حتماً آن را انجام می دهم.

اوقات فراغتت به سینما می روی؟

نه چون وقتش را ندارم اما اصولاً فیلم های سینمایی را در منزل تماشا می کنم.

کریم باقری و پسرش

دوست دارید فرزندانتان هم فوتبالیست شوند؟

راه را باید خود آن ها انتخاب کنند. دوست داشتن و نداشتن من مهم نیست مهم این است که آن ها چه هدفی را برای خود انتخاب کنند. اما مطمئناً آرزوی من موفقیت آن هاست و دوست دارم به عنوان یک پدر سربلندی آن ها را شاهد باشم.

خانواده شما پرسپولیسی هستند؟

مگر می شود غیر از این چیز دیگری باشد؟ آن ها تمام بازی های من را با دقت تماشا می کنند و همیشه هم تشویقم می کنند تا بتوانم بهتر از آن ها در زمین حاضر شوم.

کریم باقری را چطور می توان تعریف کرد؟

در این خصوص نمی توانم حرفی بزنم و اصل نظر دیگران است، اما با این حال باید بگویم کاپیتان پرسپولیس که در وهله اول تعصب به پیراهن این تیم و خوشحالی هوادارانش برایش مهم است، نه چیز دیگری.

حرف پایانی؟

از تمام کسانی که من را الگوی خود قرار داده اند می خواهم که تحصیلاتشان را همیشه در اولویت قرار دهند. هیچ وقت احترام به پدر و مادر و اطرافیان را از یاد نبرند و در همه حال برای موفقیت خود تلاش کنند. امید دارم آن ها از اینکه کریم باقری را الگوی ورزشی خود قرار داده اند هیچ وقت پشیمان نشوند.

گلایه های بیانی از قلعه نویی

گلایه های بیانی از قلعه نویی

شاهرخ بیانی

شاهرخ بیانى از ستاره هاى دهه 60 استقلال در مصاحبه اى با انتقاد شدید از امیر قلعه نویى گفت: زمانى كه امیر قلعه نویى سرمربى بزرگسالان استقلال بود من 17 ماه سرمربى جوانان بودم.

وضعیت طورى بود كه مدیریت تیم هاى پایه به نوعى در اختیار او بود اما قلعه نویى اصلاً با من همكارى نكرد. من حاضر بودم حتى در تیم بزرگسالان هم به او كمك كنم اما او نخواست با من كار كند.

17 ماه برایشان مجانى كار كردم و هر روز از خیابان دولت به استادیوم مرغوبكار مى رفتم، اما امیر مانند كف دست صاف نیست.

بیانى ادامه داد: قلعه نویى از همكارى با من ترس داشت. دلیلش هم روشن بود. من شاهرخ بیانى بودم و او متوجه جایگاه من و خودش در فوتبال بود. همین قلعه نویى در اواخر دهه 60 زمانى كه خانواده من در آلمان به سر مى بردند 6 ماه تمام در خانه من زندگى كرد. موقعى بود كه من دو اتومبیل مدل بالا داشتم و قلعه نویى پیكان داشت. او نان و نمك زندگى مرا خورد. در زمان سرمربیگرى من در جوانان با من همكارى نكرد. همه قدیمى هاى استقلال را او با فریبكارى و دغل بازى فرارى داد. حاجیلو را هم او فرارى داد.

نمى خواهم درباره او بیشتر حرف بزنم اگر واقعیت ها را بگویم رفقا وسط مى آیند و مى خواهند میانه قضیه را بگیرند، آن وقت من هم مثل بسیارى از دوستان مجبور مى شوم واقعیت هایى را كه بر زبان جارى ساخته ام تكذیب كنم.شما باید یك ماه با او زندگى كنید تا بفهمید چه آدمى است.

هافبك اسبق استقلال در خصوص قهرمانى قلعه نویى با استقلال و سپس سپاهان گفت: هركس ادعا دارد مربى است برود تیم مقاومت سپاسى، شاهین بوشهر و... را اداره كند. مگر مى شود با استقلال پرستاره سال 88 و سپاهان كهكشانى 89 قهرمان نشد؟ یادتان باشد مهدى رحمتى به تنهایى نصف یك تیم است كه تا به حال 15 امتیاز براى سپاهان گرفته. به خدا قسم همه تیم هاى لیگ آرزوى داشتن مهره هاى سپاهان را دارند. بدون تعارف اگر مربى تیم ملى بودم رحمتى، جلال حسینى، هادى عقیلى، محسن بنگر، احسان حاج صفى، نویدكیا و احمد جمشیدیان را به تیم ملى دعوت مى كردم. ابراهیم توره و عمادرضا هم بهترین مهاجمان حاضر در لیگ ایران به شمار مى روند.

شاهرخ بیانی

بیانى در پاسخ به این سؤال كه چرا پیشكسوتان استقلال با وجود رفتن قلعه نویى به سپاهان او را از یاد نبرده اند گفت: پیشكسوتان به خاطر لابى هاى قدرتمندش، به خاطر رفتار بدش و به خاطر قلبش كه زیاد سفید نیست او را فراموشن كرده اند. كسى كه مجوز ساخت ساختمان 13 طبقه در پاسداران را دارد حتماً لابى هاى قدرتمندى هم دارد.

بیانى در خصوص این صحبت هایش  گفت: من به بخش كوچكى از حقایق اشاره كردم چون امیر را مى شناسم و مى دانم كه سریع مى رود و شكایت مى كند! اگر اهل شكایت بازى نبود خیلى حرفها براى گفتن داشتم.

بیانى در خصوص ماجراى انتقالش به پرسپولیس گفت: زمانى كه به خاطر زمین هاى سعادت آباد در استقلال دعوایم شد، على پروین متوجه داستان این زمینها بود و دنبال كار من را گرفت تا من هم در سعادت آباد زمین بگیرم. من هم كه حسابى رفیق باز بودم تحت تأثیر منش پروین قرار گرفتم و در رودربایستى به او قول دادم به پرسپولیس بروم. به آلمان رفته بودم كه به خاطر بازى هاى تیم ملى به تهران بازگشتم. بعد از اتمام بازى ها سراغ على پروین رفتم و بدون تعارف از او پرسیدم تكلیف زمینم در سعادت آباد چه شد؟ گفتم اگر تكلیفم روشن نشود داستان حضورم در پرسپولیس منتفى است تا اینكه دوستان بدجورى مرا سیاه كردند. من را به سعادت آباد بردند و دور یك قطعه زمین را با گچ خط كشى كردند و داخلش نوشتند زمین شاهرخ بیانى! حرفشان را قبول كردم و به پرسپولیس پیوستم و بعد از 2 بازى فهمیدم سركار بوده ام و دیگر كارى از دستم ساخته نبود.

دوپینگی ها آبروی ما را بردند

دوپینگی ها آبروی ما را بردند

رضازاده

حسین رضازاده در گفت و گو با نشریه فدراسیون بین المللی وزنه برداری از دوپینگ گفته است!

حسین رضازاده در بخشی از این گفت و گو درباره که توسط خبرگزاری ایسنا ترجمه شده است ، درباره ماجرای دوپینگ ورزشکاران ایرانی گفته است:«من پیش از این هم به عنوان سرمربی تیم‌های ملی اشاره کردم که خودم را وقف وزنه‌برداری کرده‌ام و همه داشته ها و تجربه‌هایم را برای وزنه‌برداری گذاشته‌ام. تمام عنوان‌هایی که کسب کرده‌ام نتیجه تلاش شخصی و کمک‌های فنی مربیان بوده است. متاسفانه در شرایط کنونی برخی از ورزشکاران بی‌فکر و بی‌عقل ما بدون اطلاع مربیان از برخی داروها و مکمل‌هایی استفاده کرده‌اند که زحمات و کار دیگران را زیر سوال برده است. اکنون پس از این‌ که من به عنوان رییس به فدراسیون آمده‌ام با دقت برنامه‌ای را تدوین کرده‌ایم تا چنین چیزهایی از وزنه برداری ایران محو شود و خوشبختانه این مساله با حمایت سعیدلو معاون رییس جمهور و رییس سازمان تربیت بدنی همراه شده است که در راستای اهداف فدراسیون بین‌المللی وزنه‌برداری است. بدین ترتیب فدراسیون ما به صورت کامل در راستای سیاست‌های مبارزه با دوپینگ فدراسیون بین‌المللی قرار می‌گیرد و با قبول مجازات‌هایمان جریمه را به فدراسیون بین المللی پرداخت می‌کنیم. من می‌خواهم نام خوب ایران را در وزنه برداری بازسازی کنم. این هدف من است.»

حسین رضازاده

فدراسیون وزنه برداری ایران سال قبل به دلیل دوپینگ 4 ورزشکار با تعلیق روبرو شد. ستاره هایی چون سعید علی حسینی ، امید نائیج و رشید شریفی در دسته های سنگین وزن ایران متهم به دوپینگ شدند. ماده اتهامی استفاده شده از سوی همگی آنها یک ماده بوده و همگی ادعا می کردند که در اردوی تیم ملی این مشکل برای شان رخ داده است. همگی از آمپول هایی سخن به میان آوردند که کادر فنی تیم ملی برای شان تجویز کرده بود و در اردو ها به آنها تزریق می شد. حتی کمیته فنی تیم های ملی رضازاده و دیگر اعضای کادرفنی تیم ملی را به دلیل ابهام در مسائل مربوط به دوپینگ با محرومیتهایی مواجه کرد اما تنها چند روز پس از این تصمیم ، رضازاده حکم سرپرستی فدراسیون را از رئیس جدید سازمان ورزش گرفت.

رضازاده در بخشی دیگر از مصاحبه با این نشریه بین المللی هم گفته است:« من از دوره‌ی قهرمانی ام راضی هستم، وقتی به دستاوردهایم نگاه می‌کنم می‌بینم که همه آنها با کمک خدا بوده که توانسته‌ام مجموعه‌ای از بالاترین مدال‌های جهانی المپیک را داشته باشم. بله در یک دوره‌ای آرزو داشتم که به سومین مدال طلایم برسم. این مساله همیشه برایم همانند یک خاطره بد و تلخ در ذهنم باقی مانده اما من باید قبول کنم که این سرنوشت بود که نگذاشت من در بازی‌های المپیک 2008 پکن شرکت کنم. نکته ی دیگری که برای من در دوران ورزشی غیرقابل دسترس شد رسیدن به رکورد 480 کیلوگرم در مجموع بود. یعنی 215 کیلوگرم در یک ضرب و 265 کیلوگرم در دو ضرب که اگر سلامت جسمی داشتم قادر بودم که به این رکوردها دست پیدا کنم. رکوردهایی که اغلب در تمرین‌ها به آن رسیده بودم.»

دوپینگی ها آبروی ما را بردند

دوپینگی ها آبروی ما را بردند

رضازاده

حسین رضازاده در گفت و گو با نشریه فدراسیون بین المللی وزنه برداری از دوپینگ گفته است!

حسین رضازاده در بخشی از این گفت و گو درباره که توسط خبرگزاری ایسنا ترجمه شده است ، درباره ماجرای دوپینگ ورزشکاران ایرانی گفته است:«من پیش از این هم به عنوان سرمربی تیم‌های ملی اشاره کردم که خودم را وقف وزنه‌برداری کرده‌ام و همه داشته ها و تجربه‌هایم را برای وزنه‌برداری گذاشته‌ام. تمام عنوان‌هایی که کسب کرده‌ام نتیجه تلاش شخصی و کمک‌های فنی مربیان بوده است. متاسفانه در شرایط کنونی برخی از ورزشکاران بی‌فکر و بی‌عقل ما بدون اطلاع مربیان از برخی داروها و مکمل‌هایی استفاده کرده‌اند که زحمات و کار دیگران را زیر سوال برده است. اکنون پس از این‌ که من به عنوان رییس به فدراسیون آمده‌ام با دقت برنامه‌ای را تدوین کرده‌ایم تا چنین چیزهایی از وزنه برداری ایران محو شود و خوشبختانه این مساله با حمایت سعیدلو معاون رییس جمهور و رییس سازمان تربیت بدنی همراه شده است که در راستای اهداف فدراسیون بین‌المللی وزنه‌برداری است. بدین ترتیب فدراسیون ما به صورت کامل در راستای سیاست‌های مبارزه با دوپینگ فدراسیون بین‌المللی قرار می‌گیرد و با قبول مجازات‌هایمان جریمه را به فدراسیون بین المللی پرداخت می‌کنیم. من می‌خواهم نام خوب ایران را در وزنه برداری بازسازی کنم. این هدف من است.»

حسین رضازاده

فدراسیون وزنه برداری ایران سال قبل به دلیل دوپینگ 4 ورزشکار با تعلیق روبرو شد. ستاره هایی چون سعید علی حسینی ، امید نائیج و رشید شریفی در دسته های سنگین وزن ایران متهم به دوپینگ شدند. ماده اتهامی استفاده شده از سوی همگی آنها یک ماده بوده و همگی ادعا می کردند که در اردوی تیم ملی این مشکل برای شان رخ داده است. همگی از آمپول هایی سخن به میان آوردند که کادر فنی تیم ملی برای شان تجویز کرده بود و در اردو ها به آنها تزریق می شد. حتی کمیته فنی تیم های ملی رضازاده و دیگر اعضای کادرفنی تیم ملی را به دلیل ابهام در مسائل مربوط به دوپینگ با محرومیتهایی مواجه کرد اما تنها چند روز پس از این تصمیم ، رضازاده حکم سرپرستی فدراسیون را از رئیس جدید سازمان ورزش گرفت.

رضازاده در بخشی دیگر از مصاحبه با این نشریه بین المللی هم گفته است:« من از دوره‌ی قهرمانی ام راضی هستم، وقتی به دستاوردهایم نگاه می‌کنم می‌بینم که همه آنها با کمک خدا بوده که توانسته‌ام مجموعه‌ای از بالاترین مدال‌های جهانی المپیک را داشته باشم. بله در یک دوره‌ای آرزو داشتم که به سومین مدال طلایم برسم. این مساله همیشه برایم همانند یک خاطره بد و تلخ در ذهنم باقی مانده اما من باید قبول کنم که این سرنوشت بود که نگذاشت من در بازی‌های المپیک 2008 پکن شرکت کنم. نکته ی دیگری که برای من در دوران ورزشی غیرقابل دسترس شد رسیدن به رکورد 480 کیلوگرم در مجموع بود. یعنی 215 کیلوگرم در یک ضرب و 265 کیلوگرم در دو ضرب که اگر سلامت جسمی داشتم قادر بودم که به این رکوردها دست پیدا کنم. رکوردهایی که اغلب در تمرین‌ها به آن رسیده بودم.»

با قدرت به کارم ادامه می دهم

با قدرت به کارم ادامه می دهم

آشتیانی مدیرعامل استقلال

در شرایطی كه بعضی از رسانه‌ها به این شایعه دامن زده‌اند كه هیات مدیره باشگاه استقلال دچار تغییر و تحول شده و به تبع آن مدیر عامل این باشگاه عوض خواهد شد ، امیررضا واعظی‌آشتیانی همه این گمانه‌زنی‌ها را رد كرده و تصریح دارد كه با قدرت اهداف كلان باشگاه را دنبال خواهد كرد.

این مساله در حالی است كه طی روزهای گذشته بعضی مطبوعات از محمدحسین قریب و علی فتح‌الله‌زاده به‌عنوان جانشینان احتمالی واعظی‌آشتیانی نام برده‌اند و حتی گفته شده كه این دو، مدیرعاملی را به هم تعارف زده‌اند تا دیگری صرفا به حضور در هیات مدیره بسنده كند.

 آنچه در این رابطه مورد غفلت قرار گرفته، این نكته است كه رئیس مجمع باشگاه استقلال، مسعود زریبافان معاون رئیس‌جمهور و رئیس سازمان بنیاد شهید است و به‌طور طبیعی اگر قرار بر تغییری باشد، این مساله بایستی از این كانال هدایت و به اجرا گذاشته شود. تا آنجا كه می‌دانیم تاكنون سازمان تربیت بدنی و بویژه علی سعیدلو تفویض اختیار خود را از زریبافان پس نگرفته‌اند تا وی با رضایت از عملكرد صورت گرفته در باشگاه، بر ادامه روند موجود تاكید كند.

امیررضا واعظی ‌آشتیانی در گفتگو با «جام‌جم» پیرامون گمانه‌زنی‌های صورت گرفته و تغییر و تحول احتمالی در هیات مدیره باشگاه استقلال، گفت: اصلا چنین مسائلی مطرح نیست و هیات مدیره فعلی استقلال با قدرت به كار خود ادامه خواهد داد. درضمن همان‌طور كه حضورم در مجموعه استقلال دست خودم بوده، رفتنم نیز دست خودم است و این‌گونه نیست كه عده‌ای بخواهند از بیرون برای باشگاه استقلال نسخه بپیچند.

وی تصریح كرد: با نظر رئیس مجمع باشگاه و اعضای هیات مدیره اهداف كلانی را برای موفقیت باشگاه استقلال ترسیم كرده‌ایم و الان نیز در ادامه همان مسیر به جلو قدم بر می‌داریم و به حرف‌های حاشیه‌ای و بی‌اساس نیز بی‌توجه هستیم.

 واعظ آشتیانی و مسعود زریبافان

در شرایطی كه عده‌ای این فرضیه را پیش می‌كشند كه واعظی‌آشتیانی دو شغله است و او به این واسطه باید از مدیر عاملی استقلال كنار برود، اما چنین مساله‌ای نیز صحت ندارد و خودش تصریح دارد كه اگر عده‌ای چنین اعتقادی دارند بگردند و شغل دوم او را پیدا كنند.

آشتیانی با تاكید بر این‌كه تنها در مسوولیت مدیرعاملی استقلال انجام وظیفه كرده و یك شغله به حساب می‌آید، افزود: اگر مساله‌ای مطرح می‌شود باید برای آن مدرك و ادله آورد و تا آنجا كه به خودم مربوط می‌شود و از قانون نیز آگاهم، می‌دانم كه بیشتر از یك شغل ندارم.

مدیر عامل استقلال در عین حال به «جام‌جم» گفت: همان‌طور كه با اصرار به استقلال نیامده‌ام، با اصرار نیز نخواهم ماند و آنان كه به شایعه‌ها دامن می‌زنند مطمئن باشند كه با قدرت به كارم در استقلال ادامه خواهم داد و فعلا تصمیمی برای جدایی نگرفته‌ام.

وی اضافه كرد: بنده تا زمانی كه هستم در چارچوب اهداف تعیین شده باشگاه به جلو قدم بر خواهم داشت و فكر خود را به مسائل پیش پا افتاده معطوف نمی‌كنم.

واعظی‌آشتیانی در پاسخ به این سوال كه عملكرد صورت گرفته در مجموعه مدیریتی باشگاه استقلال را چگونه ارزیابی می‌كند، گفت: دلیلی وجود ندارد كه از عملكرد صورت گرفته ناراضی باشیم. استقلال فصل قبل قهرمان لیگ شد و در حال حاضر نیز بخت اول نایب قهرمانی است و فكر نمی‌كنم چنین نتیجه‌ای برای هر باشگاهی نتیجه بدی به حساب آید. اصلا اجازه دهید بپرسم شما كدام تیمی را در ایران سراغ دارید كه بعد از یك فصل قهرمانی، برای فصل بعد نیز در كورس رقابت برای قهرمانی قرار گرفته و بتواند رتبه دوم و سومی را از آن خود كند؟

امیررضا واعظی آشتیانی

وی افزود: بی‌شك همه تیم‌ها برنامه‌ریزی كرده و دست به سرمایه‌گذاری می‌زنند تا در لیگ نتیجه لازم را بگیرند. حرفم این است كه تیم‌ها منتظر نمانده و دست روی دست نمی‌گذارند كه استقلال برای دو سال متوالی قهرمان لیگ برتر شود. همان طور كه تمامی تیم‌ها از همین امروز دست به برنامه‌ریزی می‌زنند تا عنوان قهرمانی را از دست سپاهان خارج كنند.

واعظی آشتیانی با خوب و مثبت ارزیابی كردن عملكرد استقلال در لیگ و جام قهرمانان آسیا، گفت: هر چند اگر هوشیاری بیشتری به خرج می‌دادیم، می‌توانستیم در لیگ برتر و لیگ آسیا نتیجه بهتری بگیریم، اما دلیل نمی‌شود كه از كنار اقدامات خوب صورت گرفته غافل شویم.

وی در عین حال صمد مرفاوی را گزینه اول خود برای سرمربیگری استقلال در فصل آتی دانست و گفت: در شرایطی كه هجمه‌های زیادی علیه این مربی صورت گرفت، اما ما با قدرت از وی حمایت كردیم تا امروز مسائل زیادی دستگیر من و اعضای هیات مدیره شود.

مرفاوی: نه سلطانم و نه ژنرال

مرفاوی: نه سلطانم و نه ژنرال

صمد مرفاوی

در حالی که صمد مرفاوی روز 26 اردیبهشت ماه در دیدار با امیررضا واعظی آشتیانی قراردادش را برای یک فصل دیگر با تیم فوتبال استقلال تمدید کرده بود، پس از دیدار امروز برابر پیکان از بازیکنان تیمش خداحافظی کرد.

سرمربی تیم فوتبال استقلال پس از اعلام کناره گیری اش از این تیم گفت: نه سلطانم و نه ژنرال و نه امپراطور.

به گزارش مهر ، صمد مرفاوی که پس از تساوی تیمش برابر پیکان در رختکن از بازیکنان تیمش خداحافظی کرد، در گفتگو با خبرنگاران ضمن اشاره به این موضوع گفت: از ابتدای فصل خیلی ها به دنبال خراب کردن من بودند و از هیچ کوششی برای رسیدن به هدفشان دریغ نکردند.

وی ادامه داد: در این مدت بارها و بارها در ورزشگاهها به من توهین کردند در حالی که اجازه ندادم این فصل استقلال در آسیا تحقیر شود و به جمع 16 تیم برتر راه پیدا کردیم.

سرمربی تیم فوتبال استقلال ادامه داد: من نه سلطانم، نه ژانرال و نه امپراطور، من صمد مرفاوی هستم بنده خدا. این القاب تنها برای خداست. حالا هم استعفا کردم و رفتم. مخالفانم خوشحال باشند که من از استقلال رفتم و آنها می توانند به خواسته هایشان برسند.

صمد مرفاوی و درخشان

مرفاوی سپس کمی تغییر موضع داد و ادامه داد: اگر مسئولان بخواهند دوباره مثل سربازی در خدمت تیم خواهم بود. طرفداران واقعی هچ وقت به تیم خود توهین نمی کنند و من هم همیشه برای آنها از جان می گذارم. ولی همانند بازیهای گذشته اجیرشده های آقایان در ورزشگاه حضور داشتند و هر چه لایق خودشان بود نثار من و تیمم کردند.

وی ادامه داد: من تلاش کردم استقلال در این فصل بهترین نتایج را کسب کند اما برخی چوب لای چرخ من گذاشتند وگرنه می‌توانستیم نتایج بهتر از این کسب کنیم. مشاوران فنی برخی آقایان پس از دیدار با الشباب شدیدترین انتقادات را علیه من مطرح کردند. آنها بروند از تیم خود انتقاد کنند.

مرفاوی ادامه داد: استقلال فصل گذشته در لیگ قهرمانان آسیا در گروه خود چهارم شد و با نتایجی افتضاح از آن مسابقات کنار رفت اما امسال خوشحالم که به جمع 16 تیم برتر آسیا صعود کرد. گرچه قهرمان نشدیم اما سطح استقلال را در فوتبال آسیا و رده بندی برترین تیم های دنیا افزایش دادیم.

ایران فینالیست جام جهانی می شود

ایران فینالیست جام جهانی می شود

حسین شمس

سرمربی تیم ملی فوتسال ایران گفت: پیش‌بینی ما این است در فینال جام ملت‌های آسیا با ازبكستان روبرو شویم و تیم میزبان را در دیدار نهایی به گونه‌ای شكست خواهیم داد كه همه بار دیگر به قدرت فوتسال ایران در جهان اعتراف كنند.

به نقل از ایسنا، حسین شمس سرمربی تیم ملی در نشست خبری امروز با اشاره به برنامه‌های این تیم گفت: پس از این‌كه تیم فولاد ماهان كه بیشترین بازیكن ملی‌پوش را در اختیار دارد بازی‌هایش در جام باشگاه‌های آسیا به پایان رسید 15 روز به بازیكنان استراحت دادیم و از هفتم فروردین تمرینات‌مان را آغاز كردیم. پس از یك هفته به تورنمنت تایلند رفتیم و با وجود این كه بازیكنان آماده نبودند در حضور آرژانتین، تایلند و ازبكستان قهرمان شدیم. پس از آن تیم را در اختیار مربی بدنسازی تیم قرار دادیم. او مربی بسیار خوبی است و تاكید من بر كلمه بسیار به خاطر این است كه او می‌تواند دانش بالایش را به مربیان ایرانی انتقال دهد. او كوچكترین نقاط بدنی بازیكنان را یادداشت كرد و در مدت 21 روزی كه تیم در اختیار او بود بازیكنان تغییر زیادی داشتند. در بعدازظهرها هم تمرین تاكتیكی كردیم. پس از آن بازیكنان حاضر در اردو را كاهش دادیم و از دو روز پیش تا حالا با 14 نفر اصلی تمرین كردیم. امروز و فردا هم دو جلسه تمرین خواهیم داشت و جمعه صبح راهی مسابقات خواهیم شد.

وی درباره‌ی بازیكنان تیم ملی هم گفت: اصغری‌مقدم، دانشور و رهنما سه راس تیم ملی هستند. در سایر پست‌ها چنین وضعیتی داریم. در میان سه دروازه‌بانمان هم مصطفی نظری جزو بهترین‌هاست و حتی سرمربی تیم ملی آرژانتین و سرمربی تیم ملی تایلند او را شماره یك دنیا می‌دانند. میانگین سنی تیم‌ ما هم از 24.5 سال است. دو سال دیگر كه پا به جام جهانی بگذاریم سن تیم 26 تا 27 می‌شود و این سن بسیار ایده‌آلی است.

وی در پاسخ به این سوال كه كدام تیم‌ها حریف اصلی ایران در جام ملت‌های آسیا هستند گفت: پیش‌بینی‌ان این است كه پس از صعود از مرحله گروهی در مرحله یك چهارم با لبنان برخورد كنیم. پس از آن در نیمه نهایی به مصاف ژاپن خواهیم رفت و حریف دیدار فینال‌مان هم از بین ازبكستان و تایلند خواهد بود.

شمس افزود: با توجه به این‌كه تیم ژاپن تغییرات زیادی كرده از این تیم شناخت چندانی نداریم. به همین خاطر با كمك فدراسیون فوتبال می‌خواستیم علی صانعی را برای تماشای دیدار روسیه و ژاپن به ژاپن بفرستیم كه مسوولان فدراسیون فوتبال ژاپن به صانعی ویزا ندادند.

شمس با بیان این‌كه تایلند و ازبكستان پس از تورنمنت تایلند در خارج از كشور اردو زده‌اند، گفت: تایلند به اسپانیا رفت و در آنجا چند بازی دوستانه انجام داد. ازبكستان هم حدود یك سال و اندی است كه بدون وقفه اردو دارد. سه شنبه شب ازبكستان رو در روی آذربایجان كه تیم چهارم اروپا به حساب می‌آید قرار گرفت و در خاك آذربایجان سه بر سه این تیم را متوقف كرد. فكر می‌كنم تایلند، ازبكستان و ژاپن حریفان اصلی ما باشند اما ما چون تیم پنجم جهان هستیم از هیچ تیمی نمی‌ترسیم. 9 بار قهرمان شدیم و هیچ خاكریزی برای ما فتح‌ناشدنی نیست. به احتمال زیاد در دیدار فینال با ازبكستان روبرو خواهیم شد و طوری این تیم را در خانه‌اش شكست خواهیم داد كه همه بار دیگر اعتراف كنند كه ایران جزو بهترین‌های دنیاست.

حسین شمس

شمس درباره‌ی میزان شناخت هم‌گروه‌های ایران گفت: تاجیكستان همواره با قدرت وارد مسابقات می‌شود اما ما آخرین بار این تیم را 14 بر صفر شكست دادیم. استرالیا هم نمی‌تواند برای ما مشكل‌ساز باشد. از كویت هم آشنایی كامل دارند. این تیم را آخرین بار 12 بر صفر شكست دادیم. فكر نمی‌كنیم در مرحله‌ی گروهی مشكلی داشته باشیم و پیش‌بینی‌مان این است كه تا مرحله نیمه‌نهایی به راحتی صعود كنیم اما همانطور كه گفتم از ژاپن شناختی نداریم و پس از پایان مرحله گروهی و تماشای بازی های این تیم از ژاپن هم شناخت پیدا خواهیم كرد.

شمس در پاسخ به این سوال آیا فكر می‌كنید تیم‌ها در این دوره غیرقابل پیش‌بینی باشند گفت: در 10 سال گذشته رقابت‌های قهرمانی آسیا هر سال برگزار می‌شد اما امسال برای اولین بار مسابقات دو سال یكبار برگزار می‌شود. به همین خاطر تعداد بسیاری از تیم‌ها برای حضور در رقابت‌ها درخواست داده بودند كه همین مساله AFC را مجبور كرد مسابقات مقدماتی برگزار كند. پیش‌بینی‌ام این است كه امسال قطعا شگفتی ساز خواهیم داشت و باید منتظر شگفتی‌ها باشیم. اما سال 2012 اوج این شگفتی‌ها خواهد بود. در گذشته ما حتی توانستیم در طول 12 ساعت به دو تیم 57 گل بزنیم اما دیگر چنین اتفاقی رخ نخواهد داد.

شمس در پاسخ به این سوال كه شما پیش‌بینی كرده ‌بودید در سال 2012 ایران در رده‌بندی جهانی دو پله صعود خواهد كرد مبنای این صحبت شما چه بود، گفت: در سال 2009 تیم ایران هیچ مسابقه رسمی نداشت. به همین خاطر از رده چهارم به پنجم تنزل پیدا كردیم. می ‌دانید كه در امتیازدهی رده‌بندی فیفا بازی‌های رسمی امتیاز بیشتری دارد و این عامل سقوط ما در سال 2009 بود اما امسال چون جام ملت‌های آسیا برگزار می‌شود و جام جهانی كوچك را با حضور اسپانیا پیش‌رو خواهیم داشت پیش‌بینی‌ام این است كه پس از قهرمانی در آسیا رتبه‌ی روسیه را در جایگاه چهارم بگیریم و پس از صعود به دیدار نهایی جام جهانی كوچك حتی بتوانیم ایتالیا را هم در رده سوم بگیریم. واقعیت این است كه فوتسال ایران با 12 هزار بازیكن ثبت شده در فوتسال باید پس از برزیل تیم دوم دنیا باشد كه اگر تا به حال این اتفاق نیفتاده تقصیر از بنده بوده است اما به شما می‌گویم كه در جام جهانی 2012 تیم ملی ایر ان به فینال می‌رود و این نهایت آرزوی ماست.

شمس در باره‌ی تغییرات اندك تیم ملی نسبت به جام جهانی گفت: یكی از اشكالاتی كه در جام جهانی از ما می‌گرفتند این بود كه چرا این قدر تیمتان جوان است، بعد از جام جهانی بازیكنان 30 سال به بالا را مرخص كردیم. به عنوان نمونه وحید شمسایی با 35 سال سن رفت و مسعود دانشور جایگزین او شد. در تیم فعلی به غیر از محمد هاشم‌زاده كه كاپیتان تیم ما است بازیكن مسنی در تركیب نیست.ضمن این‌كه بازیكنانی كه در جام جهانی 19 سال سن داشتند هم اكنون به بلوغ رسیده‌اند و بازی‌های جام ملت‌های آسیا می‌تواند آنها را آب دیده تر كند، ضمن این‌كه تیم ایران قهرمان بلامنازع فوتسال آسیاست ما وظیفه داریم كه جام را برای مردم به ارمغان بیاوریم و ریسك ممكن است عواقبی داشته باشد كه مطمئنا نه من خودم را خواهم بخشید و نه مردم ما را.

حسین شمس و عباس ترابیان

خبرنگار دیگری از شمس پرسید پس از صحبت‌هایی كه بین شما و شمسایی رد و بدل شد شما اعلام كردید كه شمسایی كیفیت فنی لازم برای حضور در تیم ملی را در اختیار ندارد، چه شد كه به یكباره و پس از آن مراسم كه در دفتر سعیدلو برگزار شد شما شمسایی را به تیم ملی دعوت كردید؟ كه شمس در پاسخ گفت: من معلم هستم و عادت به داستان گفتن دارم. در سال 1999 و پس از این‌كه من امیرشمسایی را از تیم ملی خط زدم – داستان ما با خانواده‌ی شمسایی ها ادامه دار است- بسیاری گفتند كه تیم پیمان یك بازیكن راس به نام وحید شمسایی دارد، در جام رمضان كه مشغول تماشای بازی‌ها از زیر پله بودم جوانی با موهای بلند پیش من آمد و گفت من وحید شمسایی هستم. او از من خواست كه به تیم ملی دعوتش كنم. به او گفتم تو باید اول موهایت را كوتاه كنی و اگر شرایط فنی داشته باشی تو را به تیم ملی دعوت می‌كنم. پس از آن او را به تیم ملی دعوت كردم.در بازی با روسیه كه آن روزها جزو بهترین‌های دنیا به حساب می‌آمد و فوتسال ایران در رقابت‌ با این تیم محلی از اعراب نداشت هنگامی كه تركیب 5 نفره را اعلام كردم وقتی به اسم شمسایی رسیدم خودش هم تعجب كرد كه چطور در اولین حضورش در تیم ملی من او را درتركیب اصلی قرار دادم. سومین یا چهارمین توپ كه به او رسید او با یك برگشت سریع دروازه روسیه قدرتمند آن روزها را باز كرد و پس از آن جای اصلی‌اش را در تیم ملی گرفت.

شمس افزود: شمسایی بعضی موقع‌ها می‌گوید كه من استادش نبودم اما فكر می‌كنم سرسوزنی بر گردن او حق داشتم. پس از بازی‌های جام باشگاه‌های آسیا خبرنگار یكی از خبرگزاری‌ها با من تماس گرفت و پرسید آیا به غیر از شمسایی بازیكن دیگری هم بوده كه شایسته كسب عنوان بهترین بازیكن باشد؟ كه من گفتم غیر از وحید چهار نفر دیگر می‌توانستند بهترین باشند. حرف دیگری نزدم. صبح كه از خواب بیدار شدم مصاحبه‌های مختلفی را دیدم كه حملات تند و سریالی علیه من انجام گرفته است. با خودم گفتم این پسر اهل این پرده‌دری‌ها نبوده است. پس از این اتفاقات من نكات فنی را مطرح كردم و گفتم شمسایی در بازی‌های آسیایی تایلند به خاطر این‌كه می‌خواست آقای گل شود به دیگر بازیكنان پاس نمی‌داد.

شمس افزود: پس از پایان آن جنگ رسانه‌ای چون لیست تیم ملی را از قبل داده بودم قرار شد شمسایی هفته دوم فروردین در تمرینات حاضر شود اما نیامد. به همین خاطر چون طبق معمول شمسایی محبوب‌القلوب بود و من منفورالقلوب ایشان به تمام شبكه‌های تلویزیونی دعوت شدند و صحبت‌هایی را مطرح كردند اما حتی یكبار هم از این رسانه‌ها با من تماس نگرفتند كه نظر من را بپرسند. پس از جلسه كمیته انضباطی به سرعت از تمامی اتفاقات چشم‌پوشی كردم و بعد از جریانی كه در دفتر سعیدلو پیش آمد به ترابیان گفتم كه شمسایی هیچ مشكلی برای برگشت تیم ملی ندارد و اگر مشكلات فنی‌اش را برطرف كرده باشد می‌تواند به همراه تیم به ازبكستان برود. او هم سریع نامه بسیار ویژه‌ای برای كنفدراسیون فوتسال آسیا نوشت. اما آنها نپذیرفتند كه شمسایی به تیم ملی برگردد. ضمن این كه من برای بازگشت شمسایی به تیم ملی هیچ فشاری را متحمل نشدم.

شمس ادامه داد: اگر با قهرمانی از ازبكستان برگشتیم و ایشان شرایط حضور در تیم ملی را داشت و در دفاع شركت كرد و به بازیكنان دیگر پاس داد می‌تواند به تیم ملی برگردد. ضمن این‌كه در گذشته شمسایی به وظایفش به خوبی عمل می‌كرد. شمسایی شاگرد من است. شاید خودش این مساله را تكذیب كند اما آمار این را می‌گوید من وحید را مثل پسرم دوست دارم و اگر تنبیهی می‌كنم خدا شاهد است كه مشكل شخصی با او ندارم، چه بسا كه اگر در سال 2007 من سرمربی تیم ملی نمی‌شدم شمسایی پس ازجام جهانی 2006 تمام می‌شد و مطمئنا اگر اولین تغییرها را در رفتار او ببینم قدمش به روی چشم و می‌تواند به عنوان كاپیتان به تیم ملی برگردد.

هاشمیان: شاید برگشتم

هاشمیان: شاید برگشتم

وحید هاشمیان

وحید هاشمیان احتمال ادامه همکاری اش با بوخوم را بسیار کم دانست و از تماس یک تیم ایرانی برای مذاکره با او خبر داد.

مهاجم ایرانی بوخوم گفت:«تمرین های بوخوم از چهارشنبه گذشته تعطیل شد. قرار بود در این روز یک تست بدنی از بازیکنان به‌عمل بیاید که به دلیل مشخص نشدن سرمربی جدید این موضوع منتفی شد. باشگاه بوخوم هنوز در پی یافتن یک مربی برای فصل آینده است.»

با توجه به این که وحید هاشمیان طبق‌ بندی که در قراردادش قید شده بود، تنها در صورت ماندن بوخوم در بوندسلیگای یک با این تیم قرارداد داشت، اکنون با سقوط این باشگاه به بوندسلیگای 2 می‌تواند تیم را ترک کند.

هاشمیان که با پایگاه اینترنتی‌اش گفت و گو می کرد، درباره شرایط ادامه حضورش در بوخوم عنوان کرد:« با توجه به توانایی مالی باشگاه در پرداخت قرارداد جدید و سقوط به دسته دوم بوندسلیگا احتمال ماندنم در این تیم بسیار کم است.»

بوخوم همچنان در پی یافتن یک سرمربی جدید برای آغاز کارش در بوندسلیگای 2 است. مهاجم سال های پیش تیم ملی ایران درباره آینده‌ فوتبالی اش گفت«در روزهای آتی با لارس بائوم گارتنر، مدیر برنامه‌هایم صحبت‌های نهایی را انجام خواهم داد تا وضعیتم را به‌صورت قطعی مشخص کنم.»

وحید هاشمیان مهاجم تیم فوتبال بوخوم

او در مورد حرف و حدیث‌های پیش آمده در مورد حضورش در تیم‌های ایرانی گفت: «تنها یک تیم با من تماس گرفت و تنها صحبت‌های اولیه صورت گرفت. تاکنون نیز هیچ صحبتی درباره مبلغ و شرایط قرارداد انجام نشده است. من بازیکنی حرفه‌ای هستم و این امکان وجود دارد که در ایران هم بازی کنم.»

وحید در حالی این حرف ها را می زند که بدوطبق شنیده ها آن یک تیم پیشنهاد دهنده استیل آذین است.هر چند که در روز های گذشته هم شایعه شده بود پرسپولیس خواهان این مهاجم است اما رابطه نه چندان مناسب او با علی دایی تمام این شایعات را تکذیب می کند.

هاشمیان در پایان عنوان کرد: «در روزهای 26 و 27 ماه می (5 و 6 خردادماه) در کلاس توجیهی مربیگری درجه B یوفا شرکت می‌کنم و پس از آن هم در روزهای یازدهم تا سیزدهم ژوئن (21 تا 23 خردادماه) در سمینار مربیگری جوانان حضور خواهم داشت. بعد از انجام این امور برای استراحت و دیدار خانواده و دوستان به ایران سفر می کنم.»

اين يک راز زنانه است!

اين يک راز زنانه است!

چگونه شوهر خود را به انجام کارهاي منزل علاقمند کنيم؟

راز زنانه

آيا تاکنون از شوهر خود خواسته ايد که در کارهاي منزل به شما کمک کند؟ آيا سالهاست منتظر شنيدن چنين جمله اي از طرف شوهرتان هستيد که به شما پيشنهاد کمک در کار خانه را بکند؟ اين مقاله به شما کمک خواهد کرد تا به اين آرزوي خود برسيد:

پيش داوري نکنيد

تمام خانم هاي متاهل مي دانند که مردان تفاوت قابل توجهي با زنان دارند. براي ايجاد انگيزه در شوهرتان از اين اصل مهم غافل نشويد که بايد تمام پيش فرضهاي خود درباره اين که مردان بايد چه چيزهايي را بدانند يا توانايي انجام چه کارهايي را بايد داشته باشند، دور بريزيد. شوهرتان را آنگونه که هست بپذيريد. مطمئن باشيد که اگر او را همان طور که هست و بدون اعمال هر گونه قيد و شرطي بپذيريد به بهترين شکل ممکن او را براي خود تشويق و تهييج کرده ايد.

براي ايجاد انگيزه در شوهرتان از اين اصل مهم غافل نشويد که بايد تمام پيش فرضهاي خود درباره اين که مردان بايد چه چيزهايي را بدانند يا توانايي انجام چه کارهايي را بايد داشته باشند، دور بريزيد

همسرتان را همان گونه که هست دوست بداريد

همان طور که خانم ها علاقه دارند مورد توجه و علاقه شوهرشان باشند، مردان نيز به احترام همسرشان نيازمند هستند. همچنين همان طور که زنان انتظار دارند عشق و علاقه شوهرشان به آنها بدون هيچ قيد و شرطي باشد(صرف نظر از اينکه خانه داري يا آشپزي شان خوب باشد يا نه و يا صرفنظر از اينکه نسبت به زمان ازدواج شان تغييرات ظاهري زيادي کرده باشند)، مردان نيز خواهان احترام بي قيد و شرط همسرشان هستند(صرفنظر از اينکه درآمد شوهرشان چقدر است و ..)

به شوهرتان اجازه اشتباه کردن بدهيد

شايد سخت ترين مرحله کار همين باشد. سريع ترين روش براي از بين بردن علاقه و اعتماد به نفس مردان، انتقاد کردن از تلاش و کوشش آنها براي کمک به شما در امور منزل است. منظور ما از انتقاد، تمرکز هاي نامعقول و تند خويانه بر اشتباهات همسر است وگرنه گفتن نکات دوستانه و يا نکات انتقادي سازنده معمولا با بروز هيچ مشکلي همراه نيست. اگر اصرار داريد که حتما کاري مطابق با  دستور العمل شما انجام شود، بهتر است از شوهرتان تقاضاي کمک نکنيد و آن کار را خودتان انجام دهيد نه اينکه مسئوليتي را بر عهده همسرتان بگذاريد و بعد دايما وي را تحت کنترل قرار دهيد که مسئوليتش را چگونه انجام مي دهد؟

پدر و بچه

براي مثال اگر قرار است همسرتان، کودک دو ساله تان را حمام کند آزادي عمل لازم در انجام اين کار را به ايشان بدهيد. مادامي که سلامتي کودکتان در خطر نيفتد اجازه بدهيد شوهرتان طبق ميل و علاقه اش با او بازي کند، رفتار کند و ...

چنانچه همسرتان در انجام مسئوليتهاي محوله از شما کمک خواست ، از هيچ راهنمايي دريغ نکنيد اما در غير اين صورت نيازي به دخالت دايم شما نيست و بهتر است کمي سکوت کرده و انجام کار را بر عهده همسرتان قرار دهيد. اگر در رفتارهاي همسرتان اشتباهي را مشاهده مي کنيد بلافاصله و با تندي و خشونت مساله را به ايشان گوشزد نکنيد بلکه در پايان شب و بعد از اتمام فعاليتهاي روزانه مي توانيد در يک محيط دوستانه نکات لازم را به شوهرتان تذکر دهيد. از اين طريق نه تنها در هنگام انجام مسئوليتها به همسرتان غر نزده ايد بلکه فرصت يک آموزش مناسب را به وي داده ايد. براي شوهرتان اين اقدام بسيار دوست داشتني و شگفت آور خواهد بود و به اين ترتيب ضمن آنکه رفتار او را اصلاح کرده ايد زمينه را براي آنکه در کارهاي آتي به شما بيشتر کمک کند، افزايش داده ايد.

در هنگام تذکر دادن، صحبت خود را با يادآوري کارها يا فعاليتهايي که به خوبي انجام داده است، شروع کنيد و سپس در کمال احترام و مهرباني نکات اشتباه را گوشزد کنيد.

از سعي و تلاش شوهرتان در انجام امور خانه تشکر کنيد

کمک و حمايت همسرتان از خود را،( حتي اگر همه چيز آن طور که مي خواستيد انجام نشده است)بدون تشکر باقي نگذاريد. با اين کار او را براي کمک بيشتر به خودتان ترغيب و تشويق مي کنيد. حتما به او بگوييد که چقدر کمک شان در انجام سريع کارها موثر بوده است.

موقعيت شناسي خود را تقويت کنيد

همسر شما فشارها و سختي هاي مختلفي از طرف جامعه و محل کارش تحمل مي کند. همواره مدافع و مشوق و طرفدار شوهرتان باشيد. در اين صورت بدون نياز به کوچکترين غرولند شوهرتان متحول مي شود. وقتي شما از همسرتان به خاطر آنچه که هست قدرداني مي کنيد او نيز براي خوشحالي شما از هيچ کاري پرهيز نخواهد کرد.

اگر به کمک و حمايت همسرتان نياز داريد، حتما به او بگوييد.

دنياي مردانه

از شوهر خود توقع ذهن خواني نداشته باشيد

بر خلاف تصور عامه که زنان معتقدند مردان مي توانند ببينند که چقدر پر مشغله هستيم، ميتوانند ذهن ما رابخوانند، نيازمندي ما را ببينند و ... مردان قادر به هيچ يک از اين کارها نيستند. ممکن است شما گرفتار يک شغل تمام وقت پرمشغله، بچه ها، کارهاي خانوادگي، خانه داري و ... باشيد و به اين ترتيب فشار و مسئوليت سنگيني را بر دوش خود احساس کنيد. در صورت وقوع چنين شرايطي بهتر است که محترمانه از شوهرتان بخواهيد که کمکتان کند.

به همسرتان آموزش دهيد

قبل از اينکه کاري(از مسئوليتهاي منزل) را به شوهرتان محول کنيد از او بخواهيد کنار شما بايستد و روش انجام آن را ببيند. اين موضوع مي تواند از بروز مشکلات آتي جلوگيري کند. همچنين به جاي گفتن جمله " مي تواني کمکم کني؟" بهتر است از جمله دقيق تر و واضح تر" مي تواني تا من نهار درست کنم خانه را مرتب کني؟ " استفاده کنيد.

 

تلخی شیرین نامزدی

تلخی شیرین نامزدی

خسارات ناشی از برهم زدن نامزدی

جوانی دنیای و پر از شور و نشاط زندگی است. روزگاری پر از احساسات پاک شکفتگی و پویایی و البته متفاوت.

لحظه ای  سرشار از امید و لحظه ای دیگر پر از بیم آینده. روزگاری که با غلیان و احساسات عجین شده تا زمینه ای باشد برای مهم ترین انتخاب در زندگی؛ انتخاب همسر.

 

یکی از بهترین روزهای زندگی دوران طلایی نامزدی و عقد است. همه کسانی که این دوران را تجربه کرده اند با حسرت از آن یاد می کنند و آرزو می کنند کاش تمام روزهای زندگی مثل همین ایام ادامه داشت، با طراوت و تر و تازه بود، پر از خاطره های خوش و شیرین و به ورطه تکرار، روزمرگی و عادت در نمی آمد.

روزگار زیبایی که زوجین برای هم جان می دهند. حاضرند با یک اشاره از شیر مرغ تا جان آدمیزاد را برای دیگری از چراغ جادو بیرون بکشند!

این اشتیاق در ماه های آغازین سبب می شود که دختر و پسر ترجیح دهند صرف نظر از برخی ملاحظات لازم یا دائم در کنار هم باشند یا مجنون وار در لحظات کوتاه فراغ در جستجوی هم.

این موضوع در مورد دختر و پسرهایی که صیغه عقد دائم میان شان جاری شده نمود بیشتری دارد. در این میان تازه داماد با کمال خونسردی و صرف نظر از در نظر گرفتن شرایط خانواده عروس، تقویمی تهیه و به راحتی برنامه ای شامل اقامت چند روزه خود طی هفته در خانه پدر زن یا بالعکس را تنظیم و تقدیم می کند.

این اشتیاق در ماه های آغازین سبب می شود که دختر و پسر ترجیح دهند صرف نظر از برخی ملاحظات لازم یا دائم در کنار هم باشند یا مجنون وار در لحظات کوتاه فراغ در جستجوی هم.

خانواده ها هم باید با طیب خاطر! پذیرا باشند چرا که ممکن است به تازه داماد جوان بربخورد، خاطر عزیزش مکدر شود، یا حتی تلافی اش را تا سه سال بعد از ازدواج بر سر عروس که نمی داند در این میان باید هوای خانواده اش را داشته باشد یا خاطر شوهرش را عزیز بدارد، در آورد.

 

مثلاً برخی خانواده ها به خاطر حضور فرزندان دیگر در خانه، محترمانه شرایطی را از لحاظ چگونگی آمد و رفت برای دختر و دامادشان تعیین می کنند ولی معلوم نمی شود چرا جوانی که مثلاً تا 25 سالگی در تجرد زندگی کرده در یک سال عقد کردگی تاب و توان دوری از همسر را ندارد و به خاطر شرایط تعیین شده، عصبانی می شود و از خانواده عروس کینه به دل می گیرد.

بیش از عشق بر تو عاشقم

از آن طرف برخی پدرزن ها هم در دوران عقد دخترشان گاه با یادآوری محرومیت های خودشان در زمان قدیم ، به فکر انتقام جویی می افتند و صرف نظر از شرعی بودن صیغه عقد میان دختر و دامادشان با وضع قوانین و مقررات عجیب غریب با دامادشان مثل یک غریبه رفتار کرده، از این دوران کابوسی برای دختر و دامادشان می سازند.

 

سخت گیری ها تا به جایی که نه تنها شان و منزلت بزرگ ترها را مضاعف نمی کند، بلکه زمینه را برای کاشتن بذر کینه در دل جوان ها فراهم می کند کینه ای که تبعات آن شاید تا چند سال پس از آغاز زندگی، دامن گیر زندگی های تازه شکل گرفته خواهد شد.

رعایت اعتدال و میانه روی در تمام جنبه های زندگی و تدبیر در معاشرت حتی با نزدیکان از اصول بسیار مهمی است که باید به فرزندان آموزش داده شود.

رعایت اعتدال و میانه روی در تمام جنبه های زندگی و تدبیر در معاشرت حتی با نزدیکان از اصول بسیار مهمی است که شاید کمتر در علوم تربیتی و اخلاقی به آن پرداخته می شود چرا که ممکن است موضوعی ضروری به نظر نرسد. ولی ضرورت آن به حدی است که با کسب مهارت های لازم در آموزش های تربیتی توسط والدین و مربیان دوران تحصیل در این زمینه و در عین حال رعایت اصل مهم صله رحم و سرزدن به بزرگ ترها در حد لازم و بدون اقامت های شبانه روزی، نه تنها از تحمیل هزینه های اقتصادی و فشار به خانواده  پیشگیری و، مهم از آن از شکسته شدن حریم ها میان عروس، داماد و خانواده های وابسته جلوگیری می کند.

 

بهتر است زوج جوان در دوران عقد با رعایت حال خانواده یکدیگر را ملاقات کنند و همچنین خانواده ها هم به فرزندان خود خیلی سخت نگیرند تا از این دوران خاطره ی خوبی برای همه باقی بماند.

تلخی شیرین نامزدی

تلخی شیرین نامزدی

خسارات ناشی از برهم زدن نامزدی

جوانی دنیای و پر از شور و نشاط زندگی است. روزگاری پر از احساسات پاک شکفتگی و پویایی و البته متفاوت.

لحظه ای  سرشار از امید و لحظه ای دیگر پر از بیم آینده. روزگاری که با غلیان و احساسات عجین شده تا زمینه ای باشد برای مهم ترین انتخاب در زندگی؛ انتخاب همسر.

 

یکی از بهترین روزهای زندگی دوران طلایی نامزدی و عقد است. همه کسانی که این دوران را تجربه کرده اند با حسرت از آن یاد می کنند و آرزو می کنند کاش تمام روزهای زندگی مثل همین ایام ادامه داشت، با طراوت و تر و تازه بود، پر از خاطره های خوش و شیرین و به ورطه تکرار، روزمرگی و عادت در نمی آمد.

روزگار زیبایی که زوجین برای هم جان می دهند. حاضرند با یک اشاره از شیر مرغ تا جان آدمیزاد را برای دیگری از چراغ جادو بیرون بکشند!

این اشتیاق در ماه های آغازین سبب می شود که دختر و پسر ترجیح دهند صرف نظر از برخی ملاحظات لازم یا دائم در کنار هم باشند یا مجنون وار در لحظات کوتاه فراغ در جستجوی هم.

این موضوع در مورد دختر و پسرهایی که صیغه عقد دائم میان شان جاری شده نمود بیشتری دارد. در این میان تازه داماد با کمال خونسردی و صرف نظر از در نظر گرفتن شرایط خانواده عروس، تقویمی تهیه و به راحتی برنامه ای شامل اقامت چند روزه خود طی هفته در خانه پدر زن یا بالعکس را تنظیم و تقدیم می کند.

این اشتیاق در ماه های آغازین سبب می شود که دختر و پسر ترجیح دهند صرف نظر از برخی ملاحظات لازم یا دائم در کنار هم باشند یا مجنون وار در لحظات کوتاه فراغ در جستجوی هم.

خانواده ها هم باید با طیب خاطر! پذیرا باشند چرا که ممکن است به تازه داماد جوان بربخورد، خاطر عزیزش مکدر شود، یا حتی تلافی اش را تا سه سال بعد از ازدواج بر سر عروس که نمی داند در این میان باید هوای خانواده اش را داشته باشد یا خاطر شوهرش را عزیز بدارد، در آورد.

 

مثلاً برخی خانواده ها به خاطر حضور فرزندان دیگر در خانه، محترمانه شرایطی را از لحاظ چگونگی آمد و رفت برای دختر و دامادشان تعیین می کنند ولی معلوم نمی شود چرا جوانی که مثلاً تا 25 سالگی در تجرد زندگی کرده در یک سال عقد کردگی تاب و توان دوری از همسر را ندارد و به خاطر شرایط تعیین شده، عصبانی می شود و از خانواده عروس کینه به دل می گیرد.

بیش از عشق بر تو عاشقم

از آن طرف برخی پدرزن ها هم در دوران عقد دخترشان گاه با یادآوری محرومیت های خودشان در زمان قدیم ، به فکر انتقام جویی می افتند و صرف نظر از شرعی بودن صیغه عقد میان دختر و دامادشان با وضع قوانین و مقررات عجیب غریب با دامادشان مثل یک غریبه رفتار کرده، از این دوران کابوسی برای دختر و دامادشان می سازند.

 

سخت گیری ها تا به جایی که نه تنها شان و منزلت بزرگ ترها را مضاعف نمی کند، بلکه زمینه را برای کاشتن بذر کینه در دل جوان ها فراهم می کند کینه ای که تبعات آن شاید تا چند سال پس از آغاز زندگی، دامن گیر زندگی های تازه شکل گرفته خواهد شد.

رعایت اعتدال و میانه روی در تمام جنبه های زندگی و تدبیر در معاشرت حتی با نزدیکان از اصول بسیار مهمی است که باید به فرزندان آموزش داده شود.

رعایت اعتدال و میانه روی در تمام جنبه های زندگی و تدبیر در معاشرت حتی با نزدیکان از اصول بسیار مهمی است که شاید کمتر در علوم تربیتی و اخلاقی به آن پرداخته می شود چرا که ممکن است موضوعی ضروری به نظر نرسد. ولی ضرورت آن به حدی است که با کسب مهارت های لازم در آموزش های تربیتی توسط والدین و مربیان دوران تحصیل در این زمینه و در عین حال رعایت اصل مهم صله رحم و سرزدن به بزرگ ترها در حد لازم و بدون اقامت های شبانه روزی، نه تنها از تحمیل هزینه های اقتصادی و فشار به خانواده  پیشگیری و، مهم از آن از شکسته شدن حریم ها میان عروس، داماد و خانواده های وابسته جلوگیری می کند.

 

بهتر است زوج جوان در دوران عقد با رعایت حال خانواده یکدیگر را ملاقات کنند و همچنین خانواده ها هم به فرزندان خود خیلی سخت نگیرند تا از این دوران خاطره ی خوبی برای همه باقی بماند.

خط قرمز های رابطه زناشویی

 

خط قرمز های رابطه زناشویی

لابد شنیده‌اید كه فلانی آدم آویزانی است؛ یعنی همیشه محتاج توجه، بخشش، محبت یا حتی پول و امكانات دیگران است. خدا نكند همسر كسی چنین خلق و خویی داشته باشد چون كار از عشق و عاشقی می‌كشد به كینه و نفرت. برخلاف تصور بعضی که عزت نفس یا همان مناعت طبع را شکلی از غرور تعبیر می‌کنند و معتقدند این حس یا خصوصیت رفتاری یکی از دلایل ایجاد مشکل در روابط زناشویی است، عزت‌نفس رفتاری است که دقیقا باعث استحکام روابط زناشویی می‌شود. زن یا مردی که از عزت نفس کافی برخوردار نیست، برای رفتارها، برنامه‌ها و خواسته‌های فردی‌اش تعریف مشخصی ندارد و درست به همین دلیل نمی‌تواند یا نمی‌خواهد حقی هم برای همسرش قائل شود.یکی از مواردی که عدم مناعت طبع باعث تخریب رابطه همسران می شود حساب و کتاب بیش از حد در مسائل مالی است. آنها فکر می کنند اگر درآمد های خود را مستقلا خرج کنند و یا پس انداز نمایید به سلامت رابطه خود کمک کرده اند در صورتی که بالعکس زندگی مشترک یعنی اشتراک در کلیه داشته ها و امکانات. با بررسی این موضوع لازم است تا نشانه های همسران با عزت نفس را بیان کنیم و راهکارهایی را برای آن ارائه دهیم.همان‌طور که هر بیماری علائمی دارد، بیماری كمبود عزت‌نفس هم نشانه‌هایی دارد.

خط قرمز

خواهش‌های مكرر!

هرچند بعد از شروع زندگی مشترک یا حتی در دوران آشنایی و عشق و علاقه، انتظاراتی در طرفین ایجاد می‌شود (مثل خرید هدیه، بودن در کنار هم، پاسخ‌گفتن به نیازهای عاطفی و...) اما خواستن و به‌زبان‌آوردن این خواسته‌ها به شكل مكرر و با اصرار، نشان‌دهنده کمبود یا نبود مناعت طبع است.

همیشه همین‌جا باش! جای شکی نیست که عشق و علاقه ما به‌هم، احساس نیاز به بودن در کنار یكدیگر را ایجاد و تقویت می‌کند اما گاهی این علاقه به حسی بیمارگونه تبدیل می‌شود که آزادی طرف مقابل را از او می‌گیرد.

شك می‌كنم پس هستم! وقتی عزت نفس‌مان را از دست می‌دهیم یا اصلا این ویژگی رفتاری را نداریم، دائما به همه رفتارهای طرف مقابل شک می‌کنیم. برای برطرف‌کردن این شک و تردید هم مدام او را سؤال‌پیچ می‌کنیم.

 

كی گفته تو مهمی؟ بی‌توجهی به توانایی‌ها، تشویق و تعریف‌نکردن از طرف مقابل، بی‌توجهی به خواسته‌های او به عمد، نشان‌دهنده مناعت طبع پایین ماست چون دوست نداریم یا نمی‌خواهیم توانایی‌های همسرمان را ببینیم و جدی بگیریم.

ایستادن روی خط مرز؛ روان‌شناسان عقیده دارند بسیاری از اختلافات زناشویی، ناشی از بی‌توجهی به حریم شخصی طرف مقابل است. این حریم باید محترم شمرده شود. زن یا شوهری که مناعت طبع ندارد، با حضور دائمی‌اش- چه به‌صورت فیزیکی و چه با تلفن‌کردن‌های مکرر یا هر شیوه دیگر- آرامش طرف مقابل را به هم می‌زند.

حساب واقعا حسابه؟ وقتی مناعت طبع از وجودمان پر می‌کشد، جیب‌هایمان از هم جدا می‌شود و تو و منی وارد زندگی می‌شود.

وقتی عزت نفس‌مان را از دست می‌دهیم یا اصلا این ویژگی رفتاری را نداریم، دائما به همه رفتارهای طرف مقابل شک می‌کنیم.

دو دوتا گاهی 5 تا گاهی كمتر! اگر در مقابل هر کار یا محبتی که برای طرف مقابل انجام می‌دهیم، انتظار تلافی داشته باشیم و حسابگری کنیم، مطمئن باشیم، مناعت طبعمان را فراموش کرده‌ایم. محبت به دیگران را با نیاز درونی و رضایت شخصی ناشی از علاقه به همسر تنظیم کنیم.

 

نسخه های درمانی!

درست است كه از قدیم گفته‌اند درخت تلخ بر شیرین نیارد! اما شاید با پیشرفت علم، این روزها بتوانیم جوری خودمان را تغییر بدهیم؛ مثلا با عمل‌كردن به این نسخه: چوب‌خط را دور بینداز! برای نشان‌دادن محبتمان به طرف مقابل، چوب‌خط نگذاریم اما به پای او هم نیفتیم؛ مثلا اگر برای همسرمان هدیه‌ای می‌خریم، انتظار تلافی با خرید هدیه‌ای به ارزش همان هدیه را نداشته باشیم اما اگر با بی‌توجهی او روبه‌رو شدیم، شیوه نشان‌دادن علاقه‌مان را تغییر بدهیم. به این ترتیب، نه دچار افسردگی- ناشی از بی‌توجهی همسرمان- می‌شویم و نه اینکه با تکرار محبتمان به همان روش، احساس می‌کنیم خوار و ذلیل شده‌ایم.

 

قورباغه

اینجا اتاق من است؛ اول در بزن. همان‌طور که دوست داریم خلوت و آرامش‌مان به هم نخورد، برای همسرمان هم احترام قائل شویم و با رفتارمان خلوت او را به هم نزنیم؛ از نشانه‌های عزت نفس، محترم‌شمردن خلوت و آرامش طرف مقابل و احترام‌گذاشتن به خواسته اوست. نق‌زدن، قهرکردن، بی‌توجهی، تلافی‌کردن به هر شکل ممکن، کج‌خلقی و لج‌بازی و... همگی از نشانه‌های نداشتن مناعت طبع است.

 

اگر زمانی که همسرمان برنامه‌ای دارد و نمی‌تواند در کنار ما باشد، ما هم برای آن ساعات برنامه‌ریزی کنیم، دیگر مشکلی پیش نخواهد آمد. انجام کارهای شخصی یا نیاز به تنهابودن در ساعت‌هایی از روز، الزاما به معنی بی‌توجهی همسرمان به ما نیست بلکه نیازی ضروری است که باید برآورده شود.

 

چرا عاقل كند كاری...؟ به عقیده روان‌شناسان هرچه‌قدر عزت نفس‌ما پایین‌تر باشد، به همان نسبت به آنچه آزارمان می‌دهد، واکنش‌های تندتر و غیر‌منطقی‌تری نشان می‌دهیم. در واقع مناعت طبع، بلند‌نظری به فرد می‌دهد که مانع از بروز واکنش‌های نامناسب در مقابل ناملایمات می‌شود. به جای جر و بحث می‌توانیم خیلی راحت از همسرمان گله کنیم و از او درباره رفتارش توضیح بخواهیم یا با یک تذکر آرام -اما مؤثر- او را متوجه اشتباه‌اش کنیم.

 

من گدا نیستم: خیلی از ما متر و معیار سنجش عشق و محبت همسرمان را میزان و نحوه پاسخ‌گفتن او به نیازهای مادی و گاهی نیازهای معنوی غیرمنطقی‌مان می‌دانیم. این توقع نه تنها کاملا غیرمنطقی است بلکه در طرف مقابل احساس اسارت و انزجار ایجاد کرده و از همسرمان محبت گدایی کنیم. یادمان باشد نیازی که به‌دنبال درخواست- آن هم درخواست مکرر- برآورده شود، از روی عشق و علاقه نیست و به دلیل ترس یا اجبار برآورده شده است؛ بنابراین اجازه بدهیم هرکس محبتش را آن‌طور که بلد است، به ما نشان بدهد .

کسی که تلاش می‌کند بیاموزد تا علاقه‌اش را به همسرش نشان بدهد، از اعتماد به نفس و مناعت طبع بالایی برخوردار است؛ این تلاش یعنی تلاش برای نزدیک‌ترشدن به هم.

ماشین‌حساب را خاموش‌كن: اگر زن و مردی از عزت نفس برخوردار باشند،و به ویژه اگر زن هم شاغل باشدبه جای جدا کردن حساب زندگی‌شان از هم، حسابشان را مشترک می‌کنند اما آقایان محترم یادشان باشد، بهتر است برای همسرشان حق داشتن حسابی جدا را درنظر بگیرند و او را مجبور به خرج‌کردن درآمدش در منزل نکنند. با این کار، مطمئن باشید همسرتان با کمال میل کمبودهای زندگی را با درآمدش جبران خواهد کرد.

 

منم همین‌طور! یکی از شیرینی‌های زندگی مشترک، شناختن علایق طرف مقابل و علاقه‌مندشدن به آنها به صورت واقعی و نه تصنعی است. این یعنی نشان‌دادن علاقه‌مان به طرف مقابل، احترام‌گذاشتن به عقیده او، توجه به خواسته‌های او و در یک کلام احترام به همسر. با این کار به شکوفایی هر چه بیشتر او کمک می‌کنیم.

 

من هم بلدم! طبیعی است که همه ما همه کارها را بلد نیستیم اما مهم آن است که به‌خاطر عشق و علاقه به طرف مقابل، برخی کارها را یاد بگیریم. بی‌توجهی- آن هم بی‌توجهی عمدی به خواسته‌های طرف مقابل- نشانه مناعت طبع نیست .

 

همه‌پرسی خانوادگی! خودرأیی، تصمیم‌گیری بدون مشورت، تکروی و... نه تنها نشانه مناعت طبع و اعتماد به نفس بالا نیست بلکه به‌عکس، نشان‌دهنده کمبود این ویژگی‌های رفتاری است. از طرفی نشان می‌دهد با تنگ‌نظری می‌خواهیم همه کارها را به نام و با تلاش خودمان ثبت کنیم و اصلا به حضور و نظر طرف مقابل اهمیت ندهیم.

و در نهایت اینکه عزت‌نفس رفتار مثبتی است که اولا باعث سلامت روحی- روانی خودمان می‌شود چون به پای طرف مقابل نمی‌افتیم و با رفتار عاقلانه و منطقی‌مان خوار و ذلیل نمی‌شویم؛ در ثانی این مناعت‌طبع، ارتباط سالم، منطقی و محترمانه‌ای را بین ما به‌وجود خواهد آورد.

سن مناسب ازدواج!

سن مناسب ازدواج!

ازدواج

گرچه در اسلام سنّ مشخصى براى ازدواج مقرّر نگردیده است، اما احادیث منقول از پیامبر اكرم و امامان معصوم(علیهم السلام) و سیره عملى آن بزرگواران، شواهد گویایى بر اهتمام ایشان در تعجیل امر ازدواج است. از نظر قرآن، ازدواج مایه آرامش روح و روان آدمى است و خود از نشانه هاى رحمت و بزرگى خداوند است.1

تشویق به ازدواج، بخصوص در سن جوانى و كراهت اسلام از تجرّد و رهبانیت، در بسیارى از سخنان معصومان(علیهم السلام)آمده است. آثارى همچون بزرگداشت سنّت پیامبر(صلى الله علیه وآله)،2 قرار گرفتن در ولایت و حمایت خداوند،3 به خشم آمدن شیطان،4حفظ و كامل شدن ایمان جوانان،6مضاعف شدن ثواب عبادت،6 زیاد شدن روزى،7و مانند آن، در كلام معصومان(علیهم السلام) از بركات ازدواج شمرده، و از كسانى كه اسباب ازدواج جوانان را فراهم مى كنند، تمجید شده است.8

همچنین تجرّد و تأخیر در امر ازدواج در بعضى روایات مردود دانسته، و تأكید شده است كه هیچ چیز نباید موجب تأخیر ازدواج شود، حتى فقر.9

روایتى مردان بدون همسر را سرزنش مى كند،10 و تجرّد را سبب شرور شدن مى داند.11در روایتى دیگر مى خوانیم: یكى ازحقوق فرزند بر پدر، آن است كه پس از بالغ شدن، او را به ازدواج درآورد،12

اسلام در الگوى مطلوب خود، پایین بودن سن ازدواج را اصل مى داند. در عین حال، مشكلات ناشى از ازدواج هاى زود هنگام را نادیده نمى گیرد و در جهت رفع آنها كوشش مى نماید.

و در روایت دیگر، به كسانى كه صاحب دخترند سفارش مى كند در ازدواج دخترانشان تعجیل كنند: امام رضا(علیه السلام)مى فرماید: جبرئیل امین بر پیامبر خدا(صلى الله علیه وآله) نازل شد و عرض كرد: اى محمّد(صلى الله علیه وآله)پروردگارت به تو سلام مى رساند و مى فرماید: دختران مانند میوه درختان هستند و همان گونه كه میوه وقتى مى رسد، چاره اى جز چیدن ندارد، وگرنه تابش خورشید و وزش باد آن را فاسد مى كند، دختران باكره هم وقتى به سن بلوغ و ازدواج مى رسند، چاره اى جز ازدواج ندارند، وگرنه از گرفتار شدن به فتنه و انحراف، در امان نیستند. آن گاه رسول خدا(صلى الله علیه وآله)مردم را جمع كرد و به منبر رفت و پیام پروردگار عزیز و بلندمرتبه را به آنان ابلاغ نمود.13

همچنین روایت دیگرى بهترین سن ازدواج دختران را ابتداى سن بلوغ مى داند.14

بنابراین، مى توان نتیجه گرفت: اسلام در الگوى مطلوب خود، پایین بودن سن ازدواج را اصل مى داند. در عین حال، مشكلات ناشى از ازدواج هاى زودهنگام را نادیده نمى گیرد و در جهت رفع آنها كوشش مى نماید.15 روشن است كه با گسترش برنامه هاى آموزشى، بهداشتى و فرهنگى و نیز بهبود وضع اقتصادى مردم، بسیارى از این مشكلات مرتفع خواهند شد.

 ازدواج

نتایج تحقیقات تجربى وینچ ( Robert F.Winch) در جامعه آمریكا نیز تا حدى با این جهت گیرى همخوانى دارد. به گفته وى، مشكل ازدواج زودهنگام ازخودآن برنمى خیزد،بلكه برخاسته از عدم آمادگى براى پذیرش تعهدات ازدواج و نقش هاى ناشى از آن است. از این رو، ازدواج هاى زودهنگام در دو حالت كاملا رضایت بخش اند:

1. آنجا كه افراد نوجوان آمادگى پذیرش نقش هاى بزرگ سالان را دارند مانند اعضاى قشرهاى پایین در جامعه آمریكا كه در مشاغل غیرماهرانه یا نیمه ماهرانه اشتغال دارند.

2. آنجا كه انتظار نمى رود چنین نقش هایى را بپذیرند; مانند اعضاى قشرهاى بالا كه معمولا از سوى والدین حمایت مالى مى شوند.

برای اینکه سن ازدواج روز به روز بالاتر نرود ، راهکارهای زیادی موجود است که در این مقاله به راه های فرهنگی اشاره می کنیم :

تغییر نگرش ها و شناخت هاى افراد كمك زیادى به تغییر رفتار آنان مى كند، و هر تغییرى بدون داشتن زیرساخت هاى فكرى محكم، دوامى نخواهد داشت. وظیفه مهم متصدیان امور فرهنگى مثل حوزه، دانشگاه، صدا و سیما، مطبوعات، هنر و مانند آن، این است كه در این زمینه، برنامه ریزى جدّى داشته باشند.

كارهایى كه مى توان در این زمینه انجام داد، عبارتند از:

1. ارزش دانستن تأهّل: اگر تأهّل و همسر داشتن به عنوان یك ارزش، و تجرّد ضد ارزش تلقّى شود، همان گونه كه در روایات اهل بیت(علیهم السلام) آمده است، كمك زیادى به تغییر نگرش افراد نسبت به سن ازدواج مى شود.16لازمه این كار آن است كه فرهنگ دینى در ازدواج، جایگزین فرهنگ مادى گردد و نگرش جوانان ما به ازدواج همان نگرش اولیاى دین باشد كه به آن به عنوان وسیله اى براى نزدیك شدن به خدا نگاه مى كردند17

جامعه كنونى ما، ملاك هایى همچون مدرك، ثروت، پست و مقام و به طور كلى، مظاهر مادى بیشترین اهمیت را دارند. به همین دلیل، تمام تلاش جوانان این شده است كه از هر راهى، امتیازات مزبور را به دست آورند و از این طریق، به مقبولیت اجتماعى كافى برسند.

2. درجه بندى ملاك هاى انتخاب همسر: در فرهنگ دینى، مهم ترین ملاك براى انتخاب همسر، ایمان و اخلاق است و ملاك هاى دیگر از اهمیت كمترى برخوردارند.18این در حالى است كه در جامعه كنونى ما، ملاك هایى همچون مدرك، ثروت، پست و مقام و به طور كلى، مظاهر مادى بیشترین اهمیت را دارند. به همین دلیل، تمام تلاش جوانان این شده است كه از هر راهى، امتیازات مزبور را به دست آورند و از این طریق، به مقبولیت اجتماعى كافى برسند. اما به دلیل آنكه رسیدن به این ملاك ها، زمان زیادى مى طلبد، به ناچار از ازدواج در ابتداى جوانى محروم مى شوند و بدین روى، سن ازدواج افزایش مى یابد. اگر مسئولان فرهنگى كشور ارزش هاى واقعى را، كه ایمان و اخلاق در صدر آن است ترویج كنند، نه تنها سن ازدواج كاهش پیدا مى كند، بلكه بسیارى از مشكلات دیگر نیز حل خواهد شد.

ازدواج

3. گسترش فرهنگ حجاب: در جامعه اى كه فرهنگ «حجاب» حاكم باشد و رابطه با نامحرم طبق موازین شرعى باشد و از اختلاط هاى مضر و فسادانگیز بین پسر و دختر پرهیز شود، زمینه براى ارضاى نامشروع نیازهاى جنسى بسیار كم مى شود و در نتیجه، تمتعات جنسى منحصر به خانواده و ازدواج مى گردد. همین امر موجب مى شود احساس نیاز به ازدواج در جوانان افزایش یابد و آنها زودتر ازدواج كنند. اگر فرهنگ حجاب كم رنگ شود و پسران و دختران محدودیت زیادى در ارتباط با یكدیگر نداشته باشند، انگیزه آنان براى ازدواج كاهش مى یابد و در نتیجه، سن ازدواج بالا مى رود چنان كه یكى از علل فرار جوانان غرب از ازدواج همین موضوع است زیرا ازدواج را مانع آزادى بى حد و حصر خود مى بینند.

4. گسترش فرهنگ قناعت و ساده زیستى: اگر در جامعه ساده زیستى و استفاده از حداقل امكانات مادى ارزش گردد و یا ـ دست كم ـ ضدارزش نباشد، سن ازدواج كاهش پیدا مى كنداما اگر داشتن خانه و اتومبیل مدل بالا و امكانات مادى ارزش شود و چشم و همچشمى هاى زیان آور گسترش یابد، جوان امروزى ما ناچار است به دنبال تهیه آن برود و تا وقتى آن را تهیه نكرده است، ازدواج نكند. در نتیجه، از داشتن خانواده در سن جوانى، محروم مى ماند.

5. ازدواج در خلال تحصیل: همان گونه كه گفته شد، یكى از عوامل افزایش پیدا كردن سن ازدواج، تحصیل است. اگر به گونه اى برنامه ریزى شود كه دانشجویان قادر باشند در خلال تحصیل، ازدواج كنند، سن ازدواج در بین این قشر، كه مهم ترین و حسّاس ترین بخش جامعه هستند، كاهش پیدا مى كند.

این امر مشروط بر این است كه خانواده ها اولا، اهمیت موضوع را درك كنند و متوجه این موضوع باشند كه چه خطرهاى بزرگى فرزندان دانشجوى آنها را تهدید مى كند و چه مشكلات روحى و روانى زیادى در اثر تأخیر ازدواج براى آنان به وجود مى آید كه با ازدواج كردن تمام یا بیشتر این مشكلات حل مى شود; ثانیاً، با برنامه ریزى دقیق و هماهنگ و كمك دانشگاه ها و دیگر نهادهاى ذى ربط به گونه اى برنامه ریزى كنند كه دانشجویان با حداقل امكانات بتوانند ازدواج كنند و در عین حال، درس خود را نیز ادامه دهند. جوان دانشجو اگر امكان ازدواج داشته باشد، حتى به صورت ماندن در دوران عقد و نامزدى قبل از عروسى، هم از بركات مادى و معنوى ازدواج بهره مند مى شود و هم با انگیزه بیشترى درس و تحصیل را دنبال مى كند. دانشجو اگر احساس كند آینده روشنى دارد و مى تواند مسئولیت زندگى را، كه با ازدواج بر عهده او گذاشته شده است، به دوش كشد، كمتر به دنبال فعالیت ها و برنامه هاى غیردرسى و حتى ضددرسى مى رود، بلكه تمام سعى و همّت خود را صرف بهتر كردن زندگى و بالاتر بردن سطح آن مى كند.

 

گروه خانواده و زندگی تبیان - ماهنامه تخصصی معرفت
تهیه و تنظیم :داودی

پی نوشت ها :

1ـ روم: 21.

2ـ شیخ حرّ عاملى، وسائل الشیعه، قم، مؤسسه آل البیت، 1416، ج 20، ص 44.

3ـ مولى محسن فیض كاشانى، محجّة البیضاء، قم، جامعه مدرسین، 1383 ق، ج 3، ص 54.

4ـ محمّدباقر مجلسى، بحارالانوار، بیروت، مؤسسة الوفاء، 1403، ج 10، ص 93.

5-همان، ج 100، ص 220.

6ـ همان، ص 219.

7ـ شیخ حرّ عاملى، پیشین، ج 20، ص 17 / محمّد محمّدى رى شهرى، میزان الحكمه، قم، دفتر تبلیغات اسلامى، 1362، ج 4، باب 1636.

8-شیخ حرّ عاملى، پیشین، ج 20، ص 45.

9-محمّدباقر مجلسى، پیشین، ج 100، ص 217 / شیخ حرّ عاملى، پیشین، ج 20، ص 43.

10- شیخ حرّ عاملى، پیشین، ج 20، ص 45.

11-عبدالعلى بن جمعه حویزى، نورالثقلین، قم، اسماعیلیان، 1370، ج 3، ص 597.

12-محمّدباقر مجلسى، پیشین، ج 71، ص 80.

13- شیخ حرّ عاملى، پیشین، ج 21، ص 482.

14- محمّدباقر مجلسى، پیشین، ج 16، ص 223 / شیخ حرّ عاملى، پیشین، ج 20، ص 61.

15- شیخ حرّ عاملى، پیشین، ج 20، ص 61 و 104.

16- ر. ك. محمّدباقر مجلسى، پیشین، ج 100، ص 218ـ225.

17- رسول خدا(صلى الله علیه وآله) نظر امام على(علیه السلام) را درباره ازدواج با حضرت فاطمه(علیها السلام)پرسید، ایشان پاسخ دادند: «نعم العون على طاعة اللّه»; یاور خوبى براى من در اطاعت از خداست. (محمّدباقر مجلسى، پیشین، ج 43، ص 117.)

18- پیامبر اكرم(صلى الله علیه وآله) در روایتى فرمود: كسى كه از دین و اخلاق خوبى برخوردار است، اگر به خواستگارى دخترتان آمد، به او همسر بدهید; زیرا اگر چنین نكنید، فتنه و فساد بزرگى در زمین ایجاد كرده اید. (شیخ حرّ عاملى، پیشین، ج 20، ص 86.)

از عشق تو بيزارم

از عشق تو بيزارم

آسيب شناسي سوظن در زندگي مشترک

بيزاري

يکي از آفت‏هاي زندگي‏هاي زندگي مشترک، سوءظن و بدگماني زن و شوهر نسبت به يکديگر است. سوء ظن مانند طوفان تکان دهنده اي ستون‏هاي استوار زندگي را متزلزل مي کند.اين صفت نوعي بيماري روحي تلقي مي شود و گاه تا جايي پيش مي رود که امنيت افراد خانواده را درافکار يکديگر از بين مي برد. هر چند که در اکثر مواقع افراد بدبين براي توجيه کارهاي خود عنوان مي کنند که شدت علاقه آنها به همسرشان باعث اين رفتارهاست، اما تجربه نشان داده که نه تنها اين نوع واکنش ها، عشق و صميميتي به همراه ندارد بلکه به مرور باعث بيزاري و حتي نفرت همسر اين دسته از افراد مي گردد. خانواده‏هايي که با اين مسئله دست به گريبان هستند معمولا روابط سردي با هم دارند و از زندگي لذت نمي برند.

چرا برخي افراد زندگي‌شان را با بدبيني مي‌گذرانند؟

بدبيني، تفسير غلط از رفتار ديگران است، يعني اينکه فرد احساس مي‌کند چيزي که مي‌بيند با آن چيزي که در پشت صحنه وجود دارد تفاوت دارد. اين رفتار از يک احساس مثبت منشا نمي‌گيرد. گاهي انسان بدي مي‌کند اما اگر درونش خوبي باشد اين اقدام، به عنوان بدبيني تلقي نمي‌شود. در واقع به خوبي که بد تفسير شود بدبيني مي‌گوييم. البته فراموش نکنيد که گاه برخي ديگر از عوامل باعث تشديد اين حالات در افراد به خصوص در مردان مي شود . آخرين آمارها نشان داده که مردان تقريبا دو برابر زنان دچار اين اختلال مي شوند. در هر صورت هر چند که مردان نسبت به زنان دو برابر بيشتر مستعد ابتلابه اين اختلال هستند اما برخي از عوامل جانبي باعث شدت يافتن اين اختلال در افراد مي گردد. اين عوامل عبارتند از:

 بي‌بند و باري‌ها

گاهي به نظر مي‌رسد که زن و شوهر در برخوردها و معاشرتها و آمد و شدهاي خود مراقبت‌هاي لازم را انجام نمي‌دهند. سخنان‌شان، اظهار نظرها، خنده‌ها، حفظ و حراست‌شان از خود بگونه‌اي است ک در نظر ديگران بي‌بند و بار جلوه مي‌کنند. ظاهراً ممکن است انتقادي از هم نداشته باشند ولي در درون خود نسبت به هم کينه‌اي پيدا کرده و روزي آن را بروز خواهند داد.

بدبيني

تعصبات غير منطقي و حسادتها

گاهي منشاء سوء ظن‌ها شدّت تعصب از يکسو و حسادت افراطي براي طرف ديگر است. البته اين دو مساله، خود پديد آمده از اين امرند که طرفين از واقعيات يکديگر دور و بر کنارند و هر کدام ديگري را خارج از معرکه احساس کرده و دايما طرف مقابل را توبيخ مي‌کند بدان تصور که درصدد ايجاد اختلال در حيات خانوادگي و ايجاد رنجش براي حيات ديگري است.

مخفي کاريها

گاهي سوء‌ظن‌ها بخاطر احساس وجود مخفي کاريهايي است که زن و شوهر بيش يا کم در کار و برنامه هم سراغ دارند. رفتار و حالاتي را از هم خبر دارند که از نظرها پنهان و در مواردي مشکوک است. اين امر تا روزي که از ديد هم مخفي است مساله‌اي نيست ولي در آنگاه که روزنه‌اي درباره آن پيدا کنند نسبت به آن حساس شده و سعي خواهند داشت بالاخره از آن سر درآورند. و البته اين نکته قابل ذکر است که آنان روزي از آن سر در خواهند آورد.

بيماري‌ها

غرض بيماري‌هاي رواني است که بصورتهاي گوناگون خود را نشان مي‌دهد. در توضيح آن بايد بگوئيم اين بدبيني گاهي ناشي از وسواسي است که زن يا شوهر را به سوي اين افکار سوق مي دهد، زماني اين امر ناشي از خواب و خيال و براي فرار از مشکلاتي است که روح و روان او را درهم فشرده و او را گرفتار کرده است. هم چنين ناز پروردگي‌ها، بي‌حوصلگي‌ها، ضعف‌هاي عصبي و از اين قبيل خود سبب ماجراجويي‌ها و بدگماني‌ها است که جز تلخي به بار نخواهد آورد.

بدبيني، تفسير غلط از رفتار ديگران است، يعني اينکه فرد احساس مي‌کند چيزي که مي‌بيند با آن چيزي که در پشت صحنه وجود دارد تفاوت دارد

تحريک‌ها

زماني سوء نظرها و بدگماني‌ها بعلت تحريکاتي است که از سوي دشمنان دوست نما، اطرافيان و يا حتي مزاحمتهاي تلفني و ... پديد مي‌آيد. متاسفانه در اجتماعات بيش يا کم افرادي وجود دارند که نسبت به آسايش و راحت ديگران حسادت ورزيده و ميکوشند نظام زندگي آنها را بر هم زنند. در نتيجه به تحريکات و ايجاد آشفتگي پرداخته و روزگار زوجين را تيره و تار مي‌کنند. اگر زن و شوهر در اين مساله اندکي هشيار باشند چنين توطئه‌اي را ريشه کن کرده و با آرامش به ادامه زندگي خواهند پرداخت.

آيا بدبيني درمان هم دارد؟
سوظن

فراموش نکنيد وقتي زن يا مرد مي داند که همسرش قبل از ازدواج با اشخاص ديگر رابطه داشته، مي تواند براي او شک برانگيز باشد. براي اين که دچار سوء ظن نشويم بايد صداقت را مبناي رابطه قرار دهيم حتي اگر به ضرر ما باشد.

بسياري از مواقع پيام اين سوء ظن‏ها از طرف همسر اين است که بيشتر به من توجه کن وقت بيشتري براي من بگذار، افزايش صميميت در رابطه زناشويي و احترام متقابل مي تواند تأثير زيادي در اين رابطه داشته باشد.

شناسايي هيجان‏ها مانند خشم، ترس، عصبانيت، غم طرف مقابل و رعايت کردن آن‏ها، دستيابي به يک درک و تفاهم دو جانبه، افزايش سواد عاطفي يعني مبادله احساسات، گفتن کلمات مثبت، زمان بيشتري با هم بودن، ابراز علاقه و مراقبت بيشتر، همه و همه مي تواند در روابط همسران تأثيرگذار باشد.

اما چنانچه اين راه حل‏ها براي شما سودمند نبود بايد از متخصص کمک بگيريد. افراد مبتلا به بدبيني در درجه اول نيازمند دارو درماني هستند. خانواده‌ها مي‌توانند فرد بدبين را نه به عنوان بدبيني نزد روان پزشک ببرند. به‌طور مثال مي‌توانند. به همسرشان بگويند: «تازگي‌ها قدري عصبي شدي، احساس مي‌کنم فکرت مشغول شده» و او را به مطب روان‌پزشک ببرند. همان‌طور که شما هم مي‌دانيد چنين افرادي مي‌گويند جامعه بد است يا نگران همسرم هستم بنابراين افراد خودشان را بيمار نمي‌دانند.

از ديگر سو در کنار دارو درماني دريافت خدمات روان درماني و مراجعه به روان شناس نيز به اين دسته از خانواده ها توصيه مي شود. مراجعه نزد روان شناس هم به فرد بدبين و هم به همسران آنها توصيه مي گردد چراکه به نظر مي رسد همسران اين دسته از افراد نيز نيازدارند نحوه برخورد با همسرشان را بياموزند.

 

لوازم ضروری برای ازدواج موفق

لوازم ضروری برای ازدواج موفق

نقش و جایگاه «عشق» و «آگاهی» در زندگی مشترک ‌

غروب

راز خوشبختی و سعادت در چیست؟

عشق و شور زندگی یا آگاهی و دانش همسرداری؟

و یا مجموعه‌ای از هر دوی آن‌ها؟

آیا جادوی عشق، بدون دانش همسرداری، می‌تواند زندگی مشترک سعادتمندی را برای همیشه یا طولانی‌مدت تضمین کند؟

عشق واقعی را باید شناخت، ‌آن‌را محترم شمرد و به آن اعتماد کرد. عشق، احساسی بسیار قوی، ‌قدرتمند‌ و سرشار از انرژی فراوان است که همچون آتشی وجود انسان را دربر گرفته و تمام ابعاد زندگی او را تحت تأثیر خود قرار‌می‌دهد. ‌‌

آیا بسیاری از مردم قادر‌ند ‌بین عشق واقعی، عشق‌‌ کاذب، مجازی و شیفتگی، تفاوت بگذارند و آن‌ها را از هم تمیز دهند؟

عشق راستین، صبور و بردبار است و ‌‌به‌دنبال شناخت بوده و با مرور زمان به وجود می‌آید

 بیشتر مردم، ‌عشق را نمی‌شناسند و جاذبه‌ جنسی یا عشق کاذب و کور را با عشق و شور واقعی زندگی اشتباه می‌گیرند؛ عشق هیجانی و احساسی، در قلب جای دارد‌ درحالی‌که جاذبه‌ های ظاهری مقطعی و کوتاه مدت می باشد.‌

‌آیا مشکلات و مسائل ‌زندگی مشترک بدون دانش ‌همسرداری و ‌کسب آگاهی و ‌مهارت‌‌های لازم و رفع دیگر نیازها، فقط با عشق، قابل حل هستند؟ به عبارت دیگر، ‌اگر پایه و اساس زندگی مشترک شما، بدون آگاهی‌های لازم و رفع دیگر نیازها، فقط ‌عشق باشد ولی شناخت کافی ‌به نیازهای ‌آشکار و پنهان خود و همسرتان نداشته باشید و نتوانید آن نیاز‌‌ها را به‌صورت درست، ارزیابی کرده و برطرف سازید، در طولانی‌مدت، آیا می‌توانید پاسخ‌های مثبتی از همسر خود دریافت کنید‌ و به پایداری و دوام عشق، امید ببندید؟ ‌

آفتابگردان

‌باورهای عمومی بسیاری از مردم جوامع مختلف این است که: با عشق است که زن و شوهرها در کنار هم می‌مانند... با عشق است که زوجین همدیگر را خوشبخت می‌کنند... با وجود این همه مشکل، با عشق می‌توان شادمانه زندگی کرد... با عشق است که زن و شوهر یکی می‌شوند... در زندگی زناشویی ایده‌آل، هیچ مشکلی وجود ندارد... در حالی‌که همین باورها و افسانه‌های ازدواج اگر مبنای درستی نداشته باشند، انتظارات غیرواقع‌‌بینانه ایجاد کرده و خود باعث مشکلات فراوان می‌شوند.

فلسفه‌ اصلی ازدواج‌های امروزی، علاوه‌ بر تداوم نسل، ‌‌رفع نیازهای احساسی و عاطفی، جنسی، مالی، حمایتی، استقلالی و... می‌باشد‌. به‌عبارت ساده، ازدواج و انتخاب همسر به‌ منظور تشکیل زندگی مشترک، برای رفع نیازهای فوق‌الذکر زن و مرد صورت‌می‌پذیرد‌. برای رفع این نیازهاست که زن و مرد، ‌به آگاهی و کسب مهارت‌های لازم ‌همسرداری احتیاج ‌دارند. چون مهر، محبت و عشق، گل سرسبد احساس و عاطفه‌ انسان است، بنابراین وقتی زوج‌ها زندگی مشترک را شروع می‌کنند، هرکدام از دیگری مهر، صمیمیت، وفاداری و عشق بی‌قید و شرط می‌خواهد و هریک به‌صورت مستقیم یا غیرمستقیم انتظار دار‌د دیگر ‌نیازهای آشکار و نهانش‌ نیز توسط همسرش‌ برآورده شود. پرسش این است: «آیا فقط عشق و علاقه می‌تواند جایگزین آگاهی‌ شده و پاسخ‌گوی همه‌ نیازها باشد؟»

چون مهر، محبت و عشق، گل سرسبد احساس و عاطفه‌ انسان است، بنابراین وقتی زوج‌ها زندگی مشترک را شروع می‌کنند، هریک به‌صورت مستقیم یا غیرمستقیم انتظار دار‌د دیگر ‌نیازهای آشکار و نهانش‌ نیز توسط همسرش‌ برآورده شود.

 ازدواج زمانی موفق به‌حساب می‌آید که اصول همسرداری را بدانیم و آگاه باشیم که با همکاری ‌دوطرف، نیازهای زن توسط شوهر و نیازهای شوهر توسط همسرش برطرف می‌شود و این امر فقط با کسب آگاهی و مهارت‌های لازم و برطرف کردن نیازهای یکدیگر (نیازهای احساسی، عاطفی، جنسی، مالی، حمایتی و استقلالی و...) امکان‌پذیر است. به دختران و پسران به این علت توصیه می‌شود که آگاهی‌های خود را برای همسرداری و زندگی مشترک، هرچه بیش‌تر بالا ببرند تا بتوانند در زندگی زناشویی،‌ ‌به‌ رفع نیازهای خود و همسرشان به‌صورت درست بپردازند و بتوانند همسر و ‌خود را در مسیر ‌آرامش، شادابی، پیشرفت، ترقی و خوشبختی واقعی قرار‌دهند.

هماهنگیِ «عشق» و «آگاهی» و رفع نیازهاست که به زندگی مشترک شادابی، جذابیت و بالندگی می‌بخشد. مهر، محبت و دلدادگی بدون آگاهی، به‌طور معمول در کوتاه‌مدت، زیبایی و جذابیت‌های خاص‌ خود را دارد‌ ولی برای داشتن زندگی مشترک پرطراوات و غنی در طولانی‌مدت، علاوه‌بر عشق، به دانش و آگاهی همسرداری نیز نیاز مبرم است‌ چراکه عشق، بخشی از نیازهای یک زندگی مشترک موفق را تشکیل می‌دهد و به‌تنهایی نمی‌تواند دیگر نیازهای زناشویی را که بسیار گسترده هم هستند، جواب‌گو باشد. می‌گویند: «عشق و آگاهی (دانش همسرداری)، همانند پیچ و مهره، آجر و ملات، لازم و ملزوم هم بوده و همانند دو بال یک پرنده هستند که بدون یکی، پرواز واقعی امکان‌پذیر نمی‌شود.»

آب و صخره

به‌طور معمول عشق، تحمل مشکلات و موانع را برای انسان آسان می‌سازد و انگیزه‌ای قوی برای رفع آن‌ها می‌شود ‌ولی نمی‌تواند از بروز‌ مسائل و مشکلات، جلوگیری به‌عمل آورد. عشق، منبع قدرت، حرارت و نور زندگی ‌است. عشق، محرک قدرتمندی است که زوج‌ها تشکیل خانواده بدهند، یار و یاور هم باشند و احساس خوشبختی کنند و به آن تداوم بخشند. پرسش این ‌است که با وجود این قدرت فائقه که انسان را به اوج آسمان‌ها می‌برد، اگر زن و مرد عاشق، فاقد دانش کافی و مهارت‌های لازم همسرداری باشند و نتوانند نیازهای خود و همسر را به‌درستی تشخیص داده و ‌برطرف کنند، چگونه می‌توانند در حل مسائل ‌و مشکلات زندگی مشترک و ایجاد روابط مؤثرتر، موفقیت به‌دست آورند و به آن تداوم بخشند؟

‌بیش‌تر ازدواج‌ها‌ با شور، اشتیاق، مثبت‌اندیشی و مهر و محبت شروع می‌شود و در آغاز زندگی مشترک، زوجین تصور می‌کنند که ازدواج آنان متفاوت از ‌دیگران است،‌ روابط‌شان محکم، قوی و خلال‌ناپذیر است؛ عشق و مهر و محبت‌‌‌شان، جاودانه و مادام‌العمر خواهد بود. در‌واقع شور و اشتیاق و مثبت‌اندیشی، همه‌چیز را در ابتدای امر، زیبا و آسان جلوه می‌دهد ‌و به زوج‌ها کمک می‌کند تا کارها را با احساس خوب و زیبا‌ انجام ‌دهند‌ ‌ولی‌ مشکلات بعدها ظاهر می‌شوند؛ ‌چرا‌که عشق بدون آگاهی، بستر کافی و توانمندی برای حل تمام مشکل‌ها و مسائل زندگی مشترک نیست؛ سوء‌تفاهم‌ها، عدم شناخت‌ها، ناآگاهی‌ها، ‌نبود مهارت‌ها و... ذره‌ ذره پایه‌های عشق را متزلزل می‌سازند و تداوم آن‌ها، عشق را به‌آرامی به سوی بی‌تفاوتی، دشمنی و حتی به نفرت و انزجار می‌کشا‌ند.

 ازدواج زمانی موفق به‌حساب می‌آید که اصول همسرداری را بدانیم و آگاه باشیم که با همکاری ‌دوطرف، نیازهای زن توسط شوهر و نیازهای شوهر توسط همسرش برطرف می‌شود و این امر فقط با کسب آگاهی و مهارت‌های لازم و برطرف کردن نیازهای یکدیگر امکان‌پذیر است.

یکی از راه‌های شناخت خود و همسر، گفت و شنود سازنده با همسر و داشتن پرسش‌های مثبت از همدیگر است؛ چرا‌که گفت‌وگوهای آرام و سازنده و پرسش‌های مثبت از خود و ‌همسر، زن و مرد را به تفکر و تأمل وا می‌دارد و توجه آنان را به نکته‌های جالب، ظریف و مثبت ‌زندگی ‌که تاکنون به آن‌ها فکر نکرده ‌و یا از اندیشیدن‌ به آن‌ها واهمه داشته‌اند، جلب می‌کند.

پرسش‌های مثبت از خود و ‌همسر، ‌فکر‌ و توجه ما را به تهیه‌ پاسخ‌های مثبت جلب می‌کند. تکرار این‌گونه پرسش و پاسخ‌ها، زن و شوهر ‌را به سوی نکته‌های مثبت و همدلانه‌ یکدیگر ‌می‌کشاند و همسران را در ایجاد تفاهم بیش‌تر کمک می‌کند، همسران را از سو‌ء‌تفاهم و از رنج کنار هم بودن‌ها نجات می‌دهد و آنان را در مسیر زندگی آرام‌تری قرار‌می‌دهد. گفت و شنود‌های آرام و پرسش‌های مثبت از خود و ‌همسر، باعث می‌شو‌د که مسائل و موارد حاکم بر زندگی مشترک، ‌با مثبت‌اندیشی مورد بررسی قرارگیرند. به‌عبارت دیگر، با افزایش دانش و آگاهی و کسب مهارت‌ها همراه با چاشنی مهر و محبت است که نکات مشترک، تفاهم‌ها، تضادها، توانمندی‌ها و ضعف‌ها‌ آشکار ‌و کشف می‌شوند و با آن‌ها به‌صورت درست و مثبت برخورد می‌شود و عشق راستین، امکان ظهور یافته، بالنده و غنی شده و گسترش می‌یابد.

اين خواستگاري، رفتن داره!

اين خواستگاري، رفتن داره!

نکات مهم خواستگاري

قلب

چگونه مي توان پيش از ازدواج، به خصوصيات روحي و رواني همسر پي برد؟

آيا مي توان با رعايت موازين شرعي و عرفي، شخصي را پيش از ازدواج شناخت؟

دقت کنيد شخصي که براي ازدواج انتخاب مي کنيد، آيا شخصيت اجتماعي، يعني مجموعه حرکات، رفتارها، آداب معاشرت و برخورد اجتماعي اش با عقايد شما همخواني دارد يا خير؟ اگر همخواني وجود داشت، تحقيقات جزئي در مورد خانواده اش به عمل آوريد و خانواده  او را با خانواده خود از لحاظ اقتصادي و اجتماعي مقايسه کنيد، اگر در يک رديف بوديد، به خواستگاري برويد و يا اجازه دهيد به خواستگاري تان بيايند.

در مراسم خواستگاري، زيباترين لباس هاي تان را به تن کنيد و پوششي مناسب داشته باشيد چرا که اولين ديدارها هميشه در اذهان باقي مي ماند.

 آقايان بايد امکانات مالي خود را توضيح دهند، اگر توان مالي شان در شرايط فعلي، بيش تر از امکانات موجود نيست، اين مورد را نيز تذکر دهند و سپس، نظر دخترخانم را در اين مورد بپرسند

در تمام طول مراسم خواستگاري، متانت و وقار بايد از ناحيه هر دو خانواده مراعات شود.

هنگام صحبت کردن فرد مورد نظرتان، سراپا گوش باشيد و دقت لازم را به عمل آوريد تا مطالب گفته شده را بهتر بتوانيد به خاطر بسپاريد و هنگامي که خودتان صحبت مي کنيد نيز سعي نماييد سنجيده حرف بزنيد.

در هنگام صحبت کردن با فرد مورد نظر، بنا را بر صداقت بگذاريد و متعهد شويد که آن چه مي گوييد، کاملاً از سر صدق و صفا باشد و به اين تعهد خود نيز پايبند شويد. بهتر است به عنوان اولين سؤال، از فرد مقابل بخواهيد خودش را به طور کامل معرفي کند و خلاصه اي از گذشته زندگي اش را براي شما بگويد و خودتان نيز متقابلاً خلاصه اي از سرگذشت خود را مطرح نماييد.

گل

پس از اين که از گذشته و شرح حال فرد مقابل مطلع شديد، مي توانيد ديدگاه او را درباره مذهب جويا شويد و بعد، متقابلاً ديدگاه خودتان را راجع به مذهب مطرح نماييد.

مطلب ديگري که مي توانيد سؤال کنيد، نگرش مخاطب شما درباره مسائل اقتصادي و نحوه درآمد است. شغل و ميزان درآمد ماهيانه خود را مطرح کنيد و آن چه واقعاً هست را بگوييد. آقايان بايد امکانات مالي خود را توضيح دهند، اگر توان مالي شان در شرايط فعلي، بيش تر از امکانات موجود نيست، اين مورد را نيز تذکر دهند و سپس، نظر دخترخانم را در اين مورد بپرسند و ببينند ايشان چه مقدار پول را براي داشتن يک رفاه نسبي لازم مي دانند و اگر خواسته هاي ايشان با درآمد آنان همخوان نيست، موضوع را مطرح و روي آن تأکيد نمايند.

وعده ها و قول هايي که با امکانات شما نمي خواند و امکان برآورده شدنش نيست، ندهيد. هميشه براي بهتر شدن زندگي، تلاش کنيد اما قول هاي نابه جا ندهيد. علاوه بر نگرش خود و فرد مورد نظر در مورد مسائل مادي و اقتصادي، بايد موقعيت اقتصادي هر دو خانواده را با يکديگر مقايسه کنيد. بسيار مهم است که دختر و پسر از يک رديف اقتصادي با يکديگر ازدواج کنند و ازدواج طبقات متضاد اجتماعي، اصلاً صلاح نيست.

يکي ديگر از مطالبي که حتماً بايد در جلسه خواستگاري پرسيده شود، ارزش هاي خانوادگي  است. بايد پي ببريد که در خانواده فرد مقابل، چه چيزهايي ارزش است. براي نمونه، اگر در خانواده شما، تحصيل جايگاه مهمي دارد و براي تحصيلات و فرد تحصيلکرده ارزش زيادي قائل ايد، اما در خانواده شخص مورد نظر، هيچ بهايي به تحصيل داده نمي شود، جاي تأمل دارد؛ بايد اندکي دست نگه داريد.

هنگام صحبت کردن فرد مورد نظرتان، سراپا گوش باشيد و دقت لازم را به عمل آوريد تا مطالب گفته شده را بهتر بتوانيد به خاطر بسپاريد و هنگامي که خودتان صحبت مي کنيد نيز سعي نماييد سنجيده حرف بزنيد.

هر يک از طرفين در جلسه خواستگاري بايد از طرف مقابل بپرسد تا نظر او، يک همسر ايده آل چه شرايطي بايد داشته باشيد؟ اگر خصوصياتي که مطرح مي شود، در وجود او نيست، به سرعت اعلام نمايد که اين خصوصيات فردي مورد نظر شما، در من نيست و يا اصلاً نمي توانم اين گونه باشم.

خانم ها حتماً بايد از خواستگارشان سؤال کنند که به نظر او زن بايد با چه نوع پوششي در اجتماع ظاهر شود، چگونه بايد با مردم نشست و برخاست نمايد، نظرش راجع به شاغل بودن زن چيست و...

اگر خانم ها در شرايط فعلي شاغل بوده و به شغل شان نيز علاقه مند هستند و کار کردن برايشان اهميت دارد، اما احساس مي کنند که خواستگارشان نظر چندان مساعدي نسبت به شاغل بودن آنان ندارد، بايد به اين نکته تأکيد شديد کنند؛ حتي در صورت لزوم، آن را شرط ضمن عقد قرار دهند.

مسأله ديگري که بايد در خواستگاري مطرح شود، برنامه هاي فعلي و برنامه هاي آينده است. وضعيت فعلي تان را کاملاً مشخص نماييد، برنامه هاي آينده را نيز حتماً مطرح کنيد. اگر قصد ادامه تحصيل داريد، اين نکته را تذکر دهيد. اگر قصد جابه جايي و مسافرت خارج از کشور داريد، بايد پيش از ازدواج مطرح نماييد. اگر بيماري جسماني خاصي داريد و يا قبلاً در زندگي شما اتفاقي افتاده است (نامزدي يا عقدي داشته و ناموفق بوده ايد يا مسائل مشابهي داشته ايد) آن را پنهان نکنيد.

گلبرگ

شايد همه اين مطالب را در جلسه خواستگاري نتوان مطرح کرد: هيچ اشکال ندارد تعداد جلسات خواستگاري را اضافه نماييد، مشروط بر اين که حسن نيت داشته باشيد.

پس از اين کار در طول جلسات خواستگاري، اطلاعات لازم را دريافت کرديد و نکته اي براي تان مبهم نماند، زمان ارزش يابي و تجزيه و تحليل فرا مي رسد؛ فرد مورد نظر را مورد مطالعه قرار دهيد، نکات مثبت را در شخصيت و موقعيت او جست و جو کنيد و آن را در يک ستون زير هم قرار دهيد. در مقابل، ستوني را نيز به صفات و خصوصيات منفي اش اختصاص دهيد. آن مورد يا مواردي از خصوصيات  منفي که اطمينان صددرصد داريد تغيير مي نمايد را مثبت حساب کنيد و سپس آن ها را مورد سنجش قرار دهيد و تحليل کنيد. گاهي اوقات يک مورد منفي به تمام موارد مثبت برتري دارد. براي نمونه فرد مورد نظر، تحصيلات و شغل خوبي دارد، از خانواده خوب و نجيبي برخوردار بوده و موقعيت اقتصادي اش نيز مناسب است، اخلاق خوبي هم دارد اما معتاد است؛ در اين شرايط بايد دست نگه داشت و براي ازدواج، عجله نکرد.

پس از آن که ارزش يابي انجام شد و وجوه اشتراک و تفاهم زياد بود بايد تحقيقات کامل در محل زندگي و محيط کار در مورد چگونگي رفت و آمد با دوستانش و ديگر موارد به عمل آيد تحقيق، شناخت شما را نسبت به همسر آينده و فرد مورد نظرتان افزايش مي دهد.

البته پشتوانه تمامي مسائل گفته شده، توکل به خداوند متعال است. در صورتي که تشابهات، زياد و تحقيقات انجام شده، مثبت بود، با توکل به خدا ازدواج کنيد؛ به ياري او، زندگي آرام و سرنوشت خوبي در انتظار شما خواهد بود.